از ظالم پرستان ايران ، در اين مقام ذكر و اين فصل را ختم دهيم . در طى بيانات مفصّلهاى كه در لزوم اهتمام در تشييد اين اساس سعادت از لسان آن خير خواه بزرگ اسلام نوشته بود اين عبارت بود : « اين سيل عظيم كه به نام [1] تمدّن بشرى از بلاد غرب به سمت ممالك اسلاميّه سرازير است ، اگر ماها رؤساى اسلام جلوگيرى نكنيم و تمدّن اسلامى را كاملا به موقع اجرا نگذاريم ، اساس مسلمانى تدريجا از آثار آن سيل عظيم محو و نابود خواهد بود انتهى » ! ببين تفاوت ره از كجا است تا به كجا ! اين مرد بزرگ در مقام حفظ اسلام با اينكه - بحمد الله تعالى - استقلال دولت عليّه عثمانى هنوز كاملا محفوظ است ، مع هذا عواقب را ملتفت و در حفظ اسلام چنين عاقبت انديشى مىفرمايد و اقامهء اين اساس سعادت را از روى بداهت مأخوذ بودنش از كتاب و سنّت ، اجراى تمدّن اسلامى مىشمارد . و ما ظالم پرستان ايران كه خود را متمسّك به مذهب جعفرى مىشماريم ، با اينكه هر قدر از مقتضيات دين و مداليل كتاب و سنّت و سيرهء پيغمبر و امام خود بى خبر باشيم ، لا اقلّ قيام ضرورت مذهبمان را بر غاصب بودن اين دستهء متصدّيان ، و لزوم تحديد استيلا و قصر تصرّفشان به قدر قوّه و امكان ، مجال انكار نداريم و هم عيانا مىبينم كه يك روزگارى اولين ملل عالم بوديم و حالا به واسطهء فعّال ما يشاء بودن و مسئوليت از ارتكابات نداشتن هواپرستان دچار چه محنت و در چه ورطه و مهلكهء قريبة التّهلكه گرفتاريم !