responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الصلاة في الكتاب والسنة ( فارسي ) نویسنده : محمد الريشهري    جلد : 1  صفحه : 159


نماز مى گزارد كه آخرين نمازش را مى خواند و چنين مى بيند كه پس از آن ، هرگز نماز نمى خواند .
- على بن الحسين ( عليهما السلام ) در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى گزارد [1] .
- هنگامى كه به امام باقر ( عليه السلام ) گفته شد : چقدر فرزندان پدرت كم هستند ؟ - فرمود : شگفت اين است كه من چگونه زاده شدم ! پدرم در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى گزارد ، پس كى به دنيا بپردازد [2] .
- ابو حازم : هيچ يك از هاشميان را برتر از على بن الحسين ( عليهما السلام ) نديدم . در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى گزارد ، تا اينكه پيشانى و جايهاى سجده اش همچون سينه شتر ، بر آمده گشت .
- امام باقر ( عليه السلام ) : روزى در نماز ، بالا پوش على بن الحسين ( عليهما السلام ) از يك دوشش افتاد . آن را درست نكرد تا اينكه نمازش را به پايان برد . پس يكى از يارانش ( سبب درست نكردن ) آن را از حضرت پرسيد . حضرت فرمود : واى بر تو ، آيا مى دانى در پيشگاه چه كسى بودم ؟ همانا از نماز بنده جز آنچه با دلش به خدا رو آورده باشد ، پذيرفته نيست .
- امام صادق ( عليه السلام ) : در پوشش وفقه شباهت هيچ يك از فرزندان و خانواده أمير المؤمنين ( عليه السلام ) به ايشان ، بيشتر از على بن الحسين ( عليهما السلام ) نبود .
ابوجعفر ( فرزند على بن الحسين ( عليهما السلام ) ) بر او وارد شد و با ايشان روبرو گشت كه به مرتبه اى از عبادت رسيده بود كه هيچ كس بدان دست نيافته بود . او را ديد كه رنگش از شب زنده دارى ، زرد گشته ، چشمش از گريه ، آب مرواريد آورده ، پيشانى و بينى اش از سجده ، زخم و شكاف برداشته و ساقها و كف پاهايش از ايستادن در نماز ورم كرده اند . پس ابوجعفر ( عليه السلام ) گفت : هنگامى كه او را اين گونه ديدم ، نتوانستم از گريه خوددارى كنم و دلم به رحم آمد و گريستم و او نيز به فكر فرو



[1] منابع ديگر جز سير اعلام النبلاء افزوده اند : " و باد او را چون خوشه گندم خم مى كرد " .
[2] آغاز حديث در فلاح السائل چنين است : " به على بن حسين گفته شد : چقدر فرزندان پدرت كم اند " .

159

نام کتاب : الصلاة في الكتاب والسنة ( فارسي ) نویسنده : محمد الريشهري    جلد : 1  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست