نام کتاب : الصلاة في الكتاب والسنة ( فارسي ) نویسنده : محمد الريشهري جلد : 1 صفحه : 153
- ابو [ محمد ] عبد الله بن حامد در حالى كه حديث را به برخى از نيكان مى رساند : پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) هرگاه نماز مى خواند ، از سينه اش آوايى از خوف ، چون آواز جوشش ديگ شنيده مى شد [1] . - جعفر بن على قمى : پيامبر هرگاه به نماز مى ايستاد ، از ترس خداى متعال ، رنگ چهره اش تغيير مى كرد و سينه اش آوايى چون آواز جوشش ديگ داشت . - امام سجاد ( عليه السلام ) : پيامبر آن قدر در نماز مى ايستاد ، تا پاهايش ورم مى كرد . - امام باقر ( عليه السلام ) : عايشه در شبى كه نوبت ماندن پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) نزدش بود ، به ايشان عرض كرد : اى پيامبر خدا ، چرا خود را به زحمت مى اندازى با آنكه خداوند گناه گذشته و آينده تو را آمرزيده است . فرمود : اى عايشه ، آيا بنده اى سپاسگزار نباشم ؟ و پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) بر سر انگشتان پايش مى ايستاد تا اينكه خداوند سبحان و متعال فرو فرستاد : " طه ، ما قرآن را بر تو فرو نفرستاديم تا بر خود سخت گيرى " . - امام صادق ( عليه السلام ) : پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) دو برابر نماز واجب ، نماز مستحب مى خواند . - امام باقر ( عليه السلام ) : پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) از آغاز روز تا زوال خورشيد ، هيچ نماز نمى خواند و هنگام زوال ، هشت ركعت نماز مى خواند كه همان نماز " توبه كنندگان " است . در اين ساعت ، درهاى آسمان گشوده مى شود و دعا پذيرفته مى شود ، نسيم ها ( ى رحمت ) مىوزد و خداوند به آفريده هايش مىنگرد . پس هنگامى كه سايه به اندازه يك ذراع باز مى گشت ، چهار ركعت نماز ظهر مى گزارد و پس از ظهر دو ركعت و سپس دو ركعت ديگر مى خواند و هنگامى كه سايه به اندازه يك [2] ذراع
[1] احتجاج نيز شبيه به اين متن را نقل كرده است و در پايان آن آورده است : " هرگاه به نماز مى ايستاد ، از سينه و درونش ، آوايى از شدت گريه چون آواز جوشش ديگ بر آتش ، شنيده مى شد " . [2] به قرينه ساير روايات و علم فقه ، درست آن است كه " دو " باشد .
153
نام کتاب : الصلاة في الكتاب والسنة ( فارسي ) نویسنده : محمد الريشهري جلد : 1 صفحه : 153