نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 359
عجلى ، و اگر اينان نبودند هيچ كس نبود كه استنباط احكام نمايد ، آنان پاسداران دين و امانت داران پدرم در حلال و حرام خدا بوده و در دنيا و آخرت به سوى ما سبقت مىگيرند . 10 - « ما رواه احمد بن حاتم بن ماهويه قال : كتبت اليه يعنى ابا الحسن الثالث عليه السلام اسأله عمن آخذ معالم دينى و كتب اخوه ايضا بذلك فكتب إليهما فهمت ما ذكرتما فاصمدا فى دينكما على كل من فى حبنا و كل كثير القدم فى أمرنا فانهما كافوكما . . [1] احمد بن حاتم بن ماهويه گفت : در نامه اى از امام ابو الحسن سوم ( ع ) پرسيدم احكام دين خود را از چه كسى سؤال كنم ؟ ( برادر او نيز نامه اى به همين مضمون براى امام نوشت ) . امام ( ع ) در پاسخ آنها مرقوم نمود : من از محتواى نامه شما آگاه شدم شما در دينتان محكم و استوار باشيد ( و جوياى كسى باشيد ) كه عمر خود را در دوستى ما گذرانده و در امر ما بيشتر سابقه دارد ، همو شما را كفايت مىكند . 11 - عبد العزيز مهتدى مىگويد به حضرت رضا ( ع ) عرض كردم : « ان شقتي بعيد فلست اصل إليك فى كل وقت فآخذ معالم دينى عن يونس مولى آل يقطين قال نعم » [2] راه من دور است ، نمىتوانم خدمت شما برسم آيا اجازه مىفرماييد احكام و معارف دينى را از يونس . . بگيرم ؟ حضرت فرمود : بلى . اكنون در يك جمع بندى از محتواى روايات مذكور مىتوان گفت : در مرجعيت احكام ، اعلميت شرط نيست و اگر اعلم بودن لازم بود ، بايستى نمونه و شاهدى در روايات ديده مىشد ، و امام ( ع ) مردم را به اعلم اصحاب خود ارجاع مىدادند . با اين كه مىبينيد اسمى از آن در روايات به ميان نيامده تنها در حديث اول وجيه بودن و در پنجم مورد اطمينان بودن و در ششم امين بودن و در هفتم حجت بودن روايات و در حديث نهم حافظان دين و در حديث دهم پيشتازان در امر ما : مطرح شده است و امام به آنانى كه داراى اين ويژگيها بودهاند ارجاع داده است . نكته اى كه لازم است پيش از بيان وجوه ديگر ذكر شود اين است كه وجوه آتى به عنوان تأييد نظريه ما ذكر مىشود ، نه به عنوان دليل ، زيرا آنها قابل نقد و اشكال مىباشند .
[1] وسائل الشيعه ، حديث 45 . [2] همان مأخذ ، حديث 35 .
359
نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 359