نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 9
طبق آن عمل نمايد ؟ بنا بر اين بسيار ضرورى است كه علمى پديد آيد و در صدد تعيين وظيفهء شرعى انسان باشد ، و انسان را در شناخت احكام و وظايف شرعى از روى دليل يارى دهد . از اينجا بود كه علم فقه پديد آمد [1] تا عهده دار اين مسئوليت مهم شود . و كار فقيه اين است كه براى وظايف فردى ، اجتماعى ، تجارى و دينى انسان ، دليل مىآورد ، و اين كار فقيه در اصطلاح علمى « عمل استنباط » ناميده مىشود ، و منظور از آن ، استنباط حكم شرعى است . پس فقه ، يعنى آشنايى با دليل بر تعيين وظيفه شرعى انسان در برابر هر حكم و واقعه . و وظيفه شرعى ، يعنى نحوهء رفتارى كه تبعيت از دين ، انسان را بدان وا مىدارد تا بر طبق آن عمل كند . آنگاه علم فقه گسترش مىيابد ، و با فزونى وقايع و رويدادها ؛ استنباطها نيز گسترده مىشود ، و براى تعيين تكليف در هر واقعه اى استنباط خاصى لازم به نظر مىرسد . ولى گو اين كه استنباطهاى بسيارى در علم فقه وجود دارد ، اما همهء آنها از عناصر يكسان و قوانين كلى همگونى برخوردارند كه از مجموع آن اصول و قوانين ، پايههاى اساسى استنباط شكل مىگيرد ، مثل عنصر حجيّت ظهور ، و حجيّت خبر واحد يا حجيّت اجماع و امثال آن . شكل گيرى اين عناصر مشترك در استنباط موجب شد تا علم خاصى پيدا شود كه پيرامون آن به بررسى بپردازد ، و آنها را براى به كارگيرى در علم فقه آماده سازد ، و آن « علم اصول » بود . بر اين اساس مىتوان علم اصول را چنين تعريف كرد : « علم آشنايى با عناصر مشترك در مسير استنباط حكم شرعى » . شموليت فقه اسلامى : قوانين فقهى ، زادهء عقل محدود بشر نيست تا در نتيجه به نژاد ، قبيله ، طايفه ، قوم ، سرزمين و نسل و زمان و مكان خاصى محدود شود ، بلكه حكمت الهى آن را براى مصلحت انسان در همهء نسلها و سرزمينها و اقوام و طوايف و نژادهاى گوناگون و زمانها
[1] دانستن وظيفه ، واجبى شرعى بود كه در دوران معصومين به سادگى و سهولت انجام مىگرفت ، و ليكن هر چه از منابع دورتر شديم و از طرفى ديگر مسائل تفصيلى و جزئيات محل ابتلاء قرار گرفت بتدريج عمل تفقه پيچيده تر و به شكل علم مخصوصى درآمد .
9
نام کتاب : ادوار فقه و كيفيت بيان آن ( فارسي ) نویسنده : محمد ابراهيم جناتي جلد : 1 صفحه : 9