12 - طبقهء اصحاب حسين و امير المؤمنين عليهم السلام [1] اين گونه طبقه بندىها كه نمونه اش در اينجا ياد شد بىگمان براى تامين غرضى كه طرح كنندگان آنها داشتهاند و به آن غرض آوردهاند كافى مىنموده و رجال فقه و حديث را به آن اعتبار همان نوع طبقه بندى شايسته بوده است ليكن از لحاظ اين فن هيچ يك از آنها وافى به فرض نمىباشد بلكه در تاريخ ادوار فقه ، همهء آن سنخ طبقه بنديها از نظرى زائد و از نظرى ديگر ناقص مىباشد : زائد است براى اين كه در يكان يكان از آن طبقات براى فقه تحوّلاتى تازه پديد نيامده تا هر يك از آنها عهد يا عصرى براى ادوار فقه قرار داده شود . ناقص است براى اين كه غالب اين طبقه بنديها تا قرن پنجم پايان يافته و از آن حدّ تجاوز نكرده است در صورتى كه براى فقه ، به اعتبار تفقه ، بعد از قرن پنجم نيز تطوّراتى رخ داده است ( و شايد در آينده هم رخ دهد ) . بعلاوه چنان كه اين طبقات از حيث نهايت و پايان نسبت به مقصود اين فن كوتاه است از حيث آغاز و بدايت نيز نارسا مىباشد چه آن كه زمان صحابه را شامل نيست . و بهر حال نظر باحث در ادوار فقه را تأمين نمىكند . از توجه به آن چه گفته شد و احاطه بر آن چه خواهيم گفت مزاياى تقسيمى كه براى دورهء تفريعى فقه به عهود و اعصار ياد شده طرح گرديد روشن گشته و روشنتر خواهد شد . اكنون براى بررسى و تفحص از چگونگى فقه در « عهد اول » كه « عهد صحابه » است خود را به آن زمان نزديك ساخته و اوضاع و احوال آن عهد را از لحاظ فقه ، مورد نظر و توجه قرار مىدهيم .
[1] - بعضى از افراد اين طبقات به واسطهء زيادت عمر با سه طبقه همعصر بوده و با طبقهء سابق و لاحق خود روايت كردهاند ليكن در طبقه بندى مزبور ، غلبهء روايت از يكى از ائمه ( ع ) مراعات و ملحوظ گرديده و به لحاظ اين غلبه در عداد يكى از طبقات محسوب شدهاند .