بلال را گفت اذان بگويد چون اذان گفت دو ركعت فجر را بگزارد بعد به او فرموده اقامه بگويد چون اقامه را گفت حضرت نماز صبح را به جا آورد » باز مجلسى از شيخ بهائى نقل كرده است كه پس از نقل خبر زراره ، بدين گونه افاده كرده است : « بسا كه گمان شود كه اين خبر از راه توهم منافاتش با مقام عصمت ضعف در آن راه يافته و صحيح نباشد ليكن شيخ ما ( شهيد اول ) در ذكرى گفته است كه : بر كسى كه اين خبر را از اين حيث مورد ايراد و ردّ قرار داده باشد بر نخورده و اطلاع نيافته است . و از اين گفته چنين برمىآيد كه اصحاب ، صدور اين گونه امور و امثال آن را از معصوم جائز مىشمرند و نظر را در اين باره مجالى است واسع » . خود مجلسى چنين افاده كرده است : « و اما احاديث خواب و فوت نماز ، پس علماء عامه نيز آن را به طرقى بسيار روايت كردهاند چنان كه در شرح سنت آن را به اسناد خود از سعيد بن مسيب بدين گونه نقل نموده كه گفت : پيغمبر ( ص ) هنگامى كه از خيبر باز مىگشت شب راه مىپيمود تا نزديك آخر شب رسيد . در آن وقت فرود آمد و به بلال گفت صبح را مراقب باش و ما را آگاه كن آنگاه پيغمبر و اصحاب خوابيدند و بلال به آن اندازه كه مىتوانست در برابر خواب خود ايستادگى مىكرد تصادف را هنگام دميدن سپيده به بار خود تكيه داد و خوابش درربود . پيغمبر ( ص ) و ياران و بلال هنگامى بيدار شدند كه كه آفتاب بر ايشان تابيده بود پيغمبر ( ص ) بلال را مورد سؤال قرار داد وى در پاسخ گفت : يا رسول الله مرا همان گرفت كه شما را نيز . پس پيغمبر ( ص ) بفرمود از آنجا كوچ كنند و بلال را فرمان داد كه اقامه گويد آنگاه نماز صبح را با اصحاب ، قضاء كرد و پس از قضاء نماز گفت : « من نسى صلاة فليصلها اذا ذكرها فانّ الله يقول : * ( أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي ) * و همين خبر را به اسانيدى ديگر با اندك تغييرى نيز نقل نموده است [1] » .
[1] - سيد مرتضى ، قدّس سرّه در كتاب « مسائل النّاصريّات » در مسألهء 81 پس از اين كه در بارهء سنت بودن اذان و اقامه در قضاء فوائت ، اقوالى مختلف از ابو حنيفه و اوزاعى و مالك و شافعى و ثورى و غير ايشان نقل كرده و عقيدهء خود را دائر بر سنت بودن آن دو در قضاء فوائت آورده در مقام استدلال بر عقيدهء خود چنين افاده كرده است : « دليل بر صحت مذهب ما أولا اجماع است و پس از آن روايتى است كه ابو قتاده و عمران بن حصين و ابو هريره و جبير بن مطعم آوردهاند بدين مضمون كه پيغمبر ( ص ) و اصحاب در وادى خوابيدند وقتى بيدار شدند كه آفتاب سر زده بود پس پيغبمر ( ص ) فرمان كوچ داد چون از وادى خارج شدند نشست تا آفتاب خوب بالا بر آمد آنگاه بلال را فرمود تا اذان گفت پس دو ركعت فجر را به جاى آورد بعد بلال را فرمود اقامه بگويد پس از آن نماز صبح را بخواند »