پس اگر چنين باشد كه وضع و اجراء آن موجب تزاحم و تدافع شود از وجودش عدمش لازم آيد و بر وضع آن رفعش مترتب گردد پس ناگزير بايد قانون از سوى خداى ، تعالى شانه ، و به نام مقدس او بوجود آيد و بر مردم حكومت كند و چون آورندهء آن ناگزير از افراد بشر مىباشد براى اين كه هر كسى به ادعاء وساطت و رسالت برنخيزد و برانگيختگى و پيمبرى و دين آورى را دعوى نكند و خود اين كار باز موجب وجود تزاحم و تدافع نگردد ناچار آورندهء قانون و عدل الهى را امتيازاتي نسبت به سائر افراد بشر بايد باشد كه عموم اهل انصاف به آنها تصديق و بر اثر آن امتيازات به صحت ادعاء او اعتراف كنند . محقق طوسى خواجه نصير الدين [1] در شرح خود بر كتاب « الإشارات و التّنبيهات » پس از نقل كلام شيخ [2] در اين موضع چنين گفته است « . . پس شيخ نبوت و شريعت و متعلقات اين دو را بدان طريق كه حكماء گفتهاند اثبات كرده است و اثبات اين مطلب بر قواعدى ابتناء دارد كه در زير تقرير مىگردد : « 1 - انسان به امور معاش خود استقلال ندارد چه به غذا و لباس و مسكن و سلاحى كه خود و كسان خويش را بدان حفظ كند نيازمند است و همهء اينها
[1] محمد بن محمد بن حسن طوسى كه در يازدهم جمادى الاولى از سال پانصد و نود و هفت ( 597 ) هجرى قمرى در طوس متولد شده و در روز عيد غدير از سال ششصد و هفتاد و دو ( 672 ) در بغداد وفات يافته - در تاريخ فوت او گفته شده است : < شعر > نصير ملت و دين پادشاه كشور فضل يگانهاى كه چنو مادر زمانه نزاد به سال ششصد و هفتاد و دو بذى الحجه بروز هجدهمش در گذشت در بغداد < / شعر > [2] - ابو على حسين بن عبد اللَّه سينا كه ملقب به شيخ الرئيس شده و در حكمت اسلامى هر گاه « شيخ » اطلاق شود او مراد مىباشد . در مقدمهاى كه بر رسالهء روان شناسى وى نوشتهام و چند سال پيش به چاپ رسيده تا حدى شرح حال و مدت حيات و زمان وفات او را تحقيق كردهام و همان اوقات كتابى بعنوان « پور سينا در گفتارش » شروع كردهام كه اگر توفيق تعقيب و اتمام آن روزى ميسر شود بى شك معرفى وى به كاملترين طرزى تكميل خواهد شد .