احكام تاسيسى و امضائى چون در اينجا احكام تأسيسى و امضائى مورد اشارت شد براى اين كه اين قسمت بهتر روشن گردد عين آن چه را در اين زمينه در رسالهء « قواعد فقه » نوشتهام نقل مىكنم [1] : « چنان كه در جاى خود به ثبوت پيوسته حفظ نظام اجتماعى بشر بدين بسته است كه در ميان ايشان قانونى باشد كه همه آن را محترم شمرند و به حكومت آن تن در دهند . اين قانون ، كه اگر الهى باشد به نام دين و آيين خوانده مىشود ، به ادعاء اديان و به شهادت وجدان در قديمترين و كوچكترين اجتماعى كه در ميان بشر به همرسيده موجود شده است . « اجتماع ، يعنى فراهم آمدن چند تن از افراد كه هر يك از ايشان با شرائطى متقابل و يا تكاليفى متبادل خود را در برابر ديگران به انجام دادن امورى موظف و مسئول مىداند . اين شرائط و تكاليف مشترك ، رشتهء معنوى و محكمى است كه افراد را بهم پيوسته و اجتماعى بوجود آورده است . قانون همان رشتهء محكم است كه از آغاز وجود اجتماع با آن موجود است و تا اجتماع بدان پيوسته باشد پايدار خواهد بود ( اگر عوامل و عللى از خارج نابود ساختن اجتماع را موجب نگردد ) و از كامل بودن آن ، اجتماع به كمال خواهد رسيد
[1] - در درس « قواعد فقه » ، كه در سال سيم ( و چهارم ) رشتهء قضائى دانشكدهء حقوق تدريس آن را اين جانب متصدى مىباشد ، اين قسمت به طورى تنقيح و تشريح شده كه شايد در جايى ديگر نشده باشد به اين جهت عين آن از رسالهء « قواعد فقه » ، كه براى آن درس تهيه شده ، نقل گرديد .