نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 230
يَحْضُروُن . 23 : 97 - 98 [1] پس ، انسان در دو مقام مستعيذ نيست : يكى قبل از سلوك ، و آن حال احتجاب محض است كه در تحت تصرّف و سلطنت شيطان است . و يكى بعد از ختم سلوك ، كه فناى مطلق دست دهد ، كه از مستعيذ و مستعاذ منه و مستعاذ له و استعاذه خبرى نيست . و در دو مقام مستعيذ است : يكى حال سلوك إلى اللَّه ، كه استعاذه كند از خارهاى طريق وصول كه قعود بر صراط مستقيم انسانيّت كردند ، چنانچه خداوند از قول شيطان حكايت فرمايد : فَبِما اغْوَيْتَنى لاقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيم 7 : 16 [2] و يكى در حال صحو و رجوع از فناى مطلق ، كه استعاذه كند از احتجابات تلوينيّه و غير آن . ركن دوم در « مستعاذ منه » است . و آن ابليس لعين و شيطان رجيم است كه به واسطهء دامهاى گوناگون انسان را از وصول به مقصد و حصول مقصود باز دارد . و آنچه كه بعض اعاظم از اهل معرفت ذكر فرموده كه حقيقت شيطان عبارت است از جميع عالم به جنبهء سوائيّه ، پيش نويسنده تمام نيست ، زيرا كه جنبهء سوائيّه كه عبارت از يك صورت موهومهء عارى از حقيقت و خالى از تحقّق و واقعيتى است ، از دامهاى ابليس است كه انسان را سرگرم به آن مىكند - و شايد اشاره به اين معنى باشد قول خداى تعالى : الْهيكُمُ التَّكاثُرُ حَتّى زُرْتُمُ الْمَقابِر 102 : 1 - 2 [3] - و الا خود ابليس حقيقتى است كه داراى تجرّد مثالى و حقيقت ابليسيّه كلَّيّه كه رئيس الابالسه است و هم الكلّ است ، چنانچه حقيقت عقليّهء مجرّدهء كلَّيّه ، كه آدم اوّل است ، عقل الكلّ است ، و واهمه هاى جزئيّهء ملكيّه از مظاهر و شئون آن است ، چنانچه عقول جزئيّه از شئون و مظاهر عقل كلَّى است . و تفصيل و تحقيق اين مقام از حوصله اين رساله خارج است .
[1] - « و بگو پروردگارا ، پناه مىبرم به تو از وسوسه هاى شيطانها و پناه مىبرم به تو از اينكه نزد من حاضر شوند . » ( مؤمنون - 97 ، 98 ) . [2] - پاورقى 363 . . [3] - « شما را جستن بيشى مال غافل ساخت تا هنگام رسيدن به گورستان . » ( تكاثر - 1 - 2 ) .
230
نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 230