نام کتاب : آداب نماز ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 219
تكميل از حديث شريف قدسى [1] چنين ظاهر شود كه تمام نماز بين حق و عبد تقسيم شده است و فقط « حمد » را از باب نمونه و مثل ذكر فرمودهاند . پس بنابر اين ، گوييم مثلا تكبيرات صلوتى ، چه تكبيرات افتتاحيّه و چه غير آنها كه در خلال انقلاب احوالات صلوتى گفته شود ، حظَّ ربوبيّت و قسمت ذات مقدّس است . و اگر عبد سالك إلى اللَّه به اين وظيفهء عبوديّت قيام نمود و حق ربوبيّت را به قدرى كه در سعهء او است اداء نمود ، حق تعالى نيز حق عبد را كه فتح باب مراوده و مكاشفه است به الطاف خاصّهء ازليّه ادا فرمايد . چنانچه در حديث شريف مصباح الشّريعة اشاره به آن فرمايد آنجا كه مىگويد : « چون تكبير گفتى ، كوچك بشمار همهء موجودات را در نزد كبرياء حق . » تا آن كه مىفرمايد : « از قلب خود اعتبار كن در وقت نماز ، اگر حلاوت نماز را دريافتى و سرور و بهجت آن در نفست حاصل شده و قلبت به مناجات حق مسرور و به مخاطبات او ملتذّ است ، بدان كه خداوند تو را تصديق فرموده در تكبيرت ، و الا نداشتن لذّت مناجات و محروم بودن از حلاوت عبادت را دليل بگير بر تكذيب كردن خداوند تو را و مطرود نمودن از درگاهش . » [2] و بدين مقياس در هر يك از احوال و افعال صلوتى براى حق تعالى حقى است كه عبد بايد به آن قيام كند كه آن آداب عبوديّت است در آن منزل ، و براى عبد حظَّ و نصيبى است كه پس از قيام به ادب عبوديّت حق تعالى عنايت فرمايد به لطف خفىّ و رحمت جلىّ . و اگر خود را در اين ميقاتهاى الهيّه از عنايات خاصّه محروم ديد ، بداند كه به آداب عبوديّت قيام ننموده . و علامت آن براى متوسّطين آن است كه لذت مناجات و حلاوت عبادات را ذائقهء قلب نمىچشد و از بهجت و سرور و انقطاع به حق محروم شود ، و عبادتى كه از