نام کتاب : تبصرة المتعلمين في أحكام الدين ( فارسي ) نویسنده : العلامة الحلي جلد : 1 صفحه : 266
كردن يعنى از جائى كه ملك فروشنده است و مشترى حق ندارد داخل شود بيرون برند به جايى كه مشترى بتواند داخل شود و حيوان را تصرف كند و بهر حال بايد مشترى را آگاه كند . دليل آن كه قبض در اين اشياء به اين معانى است آن كه تسليم تكليف بائع است و تكليف الهى در باره هر كس متعلق بفعل اختيارى اوست نه فعل ديگرى و بايع را مامور به تسليم فرمودند به آن اندازه كه فعل و اختيار اوست نه بفعل طرف معامله پس بايع بايد طورى مال را آماده كند براى تسليم مشترى كه او مانعى از تصرف نداشته باشد و تصرف نكردن جز به مسامحه خودش نباشد - ملك غير منقول را اگر بايع از اموال خود خالى كند مشترى مانعى از تصرف آن ندارد اما اگر خالى نباشد جائز نيست مشترى اثاث بايع را از جاى بردارد و محل آن را تصرف كند . مال كشيدنى و پيمانه كردنى تا وزن كرده و سنجيده نشود با مال فروشنده مخلوط و مشاع است و مشترى حق تصرف ندارد اما پس از كشيدن جدا مىشود و مشترى مانعى از تصرف كردن آن ندارد مگر متاع در جائى باشد كه وارد شدن مشترى در آن ممنوع باشد و حيوان را نقل بايد كرد چون نوعا در ملك بايع است و مشترى مجاز نيست در آنجا وارد شود اما اگر در جاى مباح باشد
266
نام کتاب : تبصرة المتعلمين في أحكام الدين ( فارسي ) نویسنده : العلامة الحلي جلد : 1 صفحه : 266