نام کتاب : مسائلى از فقه شيعه ( فارسي ) نویسنده : السيد محمد علي الأبطحي جلد : 1 صفحه : 327
زكات ندارد . بنابر اين اگر كسى يك چهلم هر چه طلا و نقره دارد بدهد ، زكاتى را كه بر او واجب بوده داده ، و گاهى هم بيشتر از مقدار واجب داده است ، مثلا كسى كه ( 110 ) مثقال نقره دارد اگر يك چهلم آن را بدهد ، زكات ( 105 ) مثقال آن را كه واجب بوده داده و مقدارى هم براى ( 5 ) مثقال آن داده كه واجب نبوده است . ( مسأله 1834 ) : كسى كه طلا يا نقره او به مقدار نصاب است ، هر چند زكات آن را داده باشد ، تا وقتى از نصاب اول كم نشده ، همه ساله بايد زكات آن را بدهد . ( مسأله 1835 ) : زكات طلا و نقره در صورتى واجب مىشود كه آن را سكه زده باشند و معامله با آن رايج باشد . و اگر سكه آن هم از بين رفته ، بايد زكات آن را بدهند . ( مسأله 1836 ) : طلا و نقره سكه دارى كه زنها براى زينت به كار مىبرند چنانچه رواج معامله با آن باقى باشد ، يعنى باز معامله پول طلا و نقره با آن شود بنابر احتياط زكات آن واجب است ، ولى اگر رواج معامله با آن باقى نباشد ، زكات واجب نيست . ( مسأله 1837 ) : صاحب طلا و نقره اى كه هيچ كدام آنها به مقدار نصاب اول نيست - مانند اين كه 104 مثقال نقره و 14 مثقال طلا دارد - زكات بر او واجب نيست . ( مسأله 1838 ) : با توجه به شرط بودن گذشت سال ، زكات طلا و نقره هنگامى واجب مىشود كه شخص يازده ماه مالك مقدار نصاب باشد ، و اگر بين يازده ماه طلا و نقره او از نصاب اول كمتر شود ، زكات بر او واجب نيست . ( مسأله 1839 ) : اگر در بين يازده ماه طلا و نقره اى را كه دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد يا آنها را آب كند ، زكات بر او واجب نيست ، ولى اگر براى فرار از دادن زكات اين كارها را بكند احتياط مستحب آن است كه زكات را بدهد . ( مسأله 1840 ) : اگر در ماه دوازدهم پول طلا و نقره را آب كند بايد زكات
327
نام کتاب : مسائلى از فقه شيعه ( فارسي ) نویسنده : السيد محمد علي الأبطحي جلد : 1 صفحه : 327