تروّى : فكر كردن براى كشف حقيقت ، به مقدارى كه سكوت طويل منافى نماز پيش نيايد .
تصرف ناقل : نوع خاصى از تصرف در مال كه سبب انتقال ملكيّت شود ، مثل فروش آن .
تعريف : اعلان شىء پيدا شده .
تلقّى ركبان : به استقبال سواران رفتن - خريداران متاع به بيرون شهر به استقبال كاروانيان كه كالايى به شهر مىآورند رفته و قبل از رسيدن به شهر از آنها خريدارى كنند .
تورّك : حالتى در نشستن ، كه بر ران چپ بنشيند و پشت پاى راست را بر كف پاى چپ گذارد و اين عمل در حال تشهد مستحب است .
جريدتين : تثنيهء جريده : شاخه خرما ، چوب خرما - چوبى كه همراه ميّت در قبر مىگذارند .
جهر و اخفات : جهر : صداى بلند - چيزى را با صداى بلند خواندن . اخفات : صداى آهسته ، چيزى را آهسته خواندن ، مردان بايد در نماز صبح ، مغرب و عشاء ، حمد و سوره را بلند بخوانند ، لذا به اين نمازها ، نمازهاى جهريّه گويند ، و به نماز ظهر و عصر اخفاتيّه مىگويند .
حبوه : اموال خاصى است از پدر كه خارج از حدود ارث به فرزند بزرگتر مىرسد و ديگران را در آن حقى نيست و آن اموال عبارت است از لباس ، انگشترى و مصحف .
حق شفعه : حق تملك حصهء فروخته شدهء شريك براى شريك ديگر ، توضيح آن كه اگر يكى از شركاء سهم خود را از مال مشترك مشاعى بخواهد بفروشد ، حق تقدّم در خريد با شريك آن است و اگر بدون اطلاع شريك فروخت و مجددا شريك متوجه شد فورا مىتواند از حق شفعه استفاده كند و همان مبلغ را به خريدار بدهد و سهم شريك را تملك كند .
حيوان جلَّال : حيوانى كه به خوردن نجاست عادت كرده است . كه بدين سبب گوشت آن حرام و بول و غائطش نجس مىشود .
خطبه : خواستگارى .
خوص : برگ درخت خرما .
ذات صلاصل : نام محلى بين مكه و مدينه ، ذات السلاسل هم نوشته شده است .
ذكر كبرى : ذكر « سبحان ربي العظيم و بحمده » در ركوع و « سبحان ربي الاعلى و بحمده » در

328