نام کتاب : صراط النجاة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الأنصاري جلد : 1 صفحه : 316
مرد و پسر از براى لواط ، حدّ ايشان [1] - به قول بعض - سر ايشان را بتراشند [2] و در كوچه و بازار بگردانند و بعد بيرونش كنند . مسأله 1347 - اما قذف ، هر گاه كسى نسبت دهد به زنى ، يا مردى به زنا ، يا لواط كه مسلمان بالغ و عاقل آزاد باشند ، حدّشان تغرير [3] است و اگر بگويند به كسى ولد الزّنا ، حدشان همين است . مسأله 1348 - امّا قاذف را كه حد مىزنند نبايد مثل زانى برهنه باشد بايد با لباس باشد . مسأله 1349 - امّا شراب خورنده را ، دفعه اول حد مىزنند ، دفعه دويّم همچنين و دفعه سيّم او را بايد كشت يا دفعه چهارم . مسأله 1350 - اما شارب الخمرى كه بالغ عاقل مختار باشد ، حدّ او هشتاد تازيانه است ، بايد برهنه و مستور العوره باشد . مسأله 1351 - مالى كه دزدى كردن آن موجب بريدن دست و مانند آن است ، ربع دينار است . و دينار عبارت از هيجده نخود طلاى مسكوك يا چيزى كه قيمت آن بيرزد . مسأله 1352 - اما هر گاه طفل مميّز دزدى كند ، دفعه اول [4] عفو كنند ، بلكه دفعه دويّم هم و سيم اطراف انگشتان او را بتراشند كه خون بيايد و دفعه چهارم بايد بريد و دفعه پنجم حكم كبير دارد ، بنا بر خلاف . مسأله 1353 - حدّ دزدى با شرايط ، بايد چهار انگشت دست او را از بيخ بريد و كف دست و ابهام را به جا بايد گذاشت - بقول علماء - و اگر دفعه دويّم دزدى كند ،
[1] - ( خراسانى ) بلكه حدش هفتاد و پنج تازيانه است و علاوه بر اين است آن چه را كه نسبت به بعضى علماء داده شده در متن كه اقوال مشهوره [ قول مشهور - ن ] است . [2] ( يزدى ) بعد از زدن هفتاد و پنج تازيانه . [3] ( يزدى ) بلكه هشتاد تازيانه است . [4] ( يزدى ) بنا بر قولى و اما قول مشهور آن است ، تا حاكم او را ديد حكم مىفرمايد به نحوى كه صلاح مىداند ، موكول به نظر حاكم است .
316
نام کتاب : صراط النجاة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الأنصاري جلد : 1 صفحه : 316