نام کتاب : سؤال وجواب ( فارسي ) نویسنده : السيد اليزدي جلد : 1 صفحه : 418
مغفوره ، حاجيه شاه بيگم ، عيال مرحوم حاجى حاكم رشتى رحمهما الله تعالى ، احقر و جناب حاجى شيخ حسين لاكانى را مجتمعا وصى نموده ، و در مصارف نجف اشرف احقر را مستقل نموده ، و در صورت فوت أحدنا ، ديگرى را مستقل در تصرف نموده چنانچه ورقه وصيت نامه كه تقديم مىشود ، ناطق بر آن است . و در اواخر ذى الحجه سنه 1326 به رحمت ايزدى پيوست . آنچه سعى كردم كه جناب حاجى شيخ حسين ، به وصيت آن مرحومه عمل نموده و احقر را تمكين از عمل نمايد ، به سرپيچى گذارند . بالاخره در اول حمل سنه 1337 از عمل او به وصيت مأيوس شده ، نصف ثلث را پنج ساله اجاره دادم . و تا به حال كه سه سال است ، وجه اجاره را على الاقساط دريافت نموده و به موجب دفتر و قبوضات ، در نصف مصارف ثلث صرف نموده ام . و در اين سه سال ، اين اقدام احقر موجب تنبه و اتعاظ او نشده ، آيا اين عمل نكردن او به وصيت در ظرف اين نه سال ، موجب انعزال او خواهد بود يا نه ؟ احقر را لازم است كه نصف ديگر را اجاره داده و مصارف را تماما انجام دهم يا نه ؟ و آيا نظر به بودن انعزال مثل موت و استقلال كل من الوصيين عند موت الاخر كما قررته الموصية ، منفردا اجاره دادم صحيح است ، يا ضم عادلى بر خود لازم است ؟ بسم الله الرحمن الرحيم جواب : بلى ، عمل نكردن او در مدت مذكوره ، موجب انعزال او است وضم عادلى ديگر احوط است . < / السؤال = 8635 > < السؤال = 8600 > سؤال 677 : شخصى وصيتى نموده كه فلان مالك را به نواده خودم واگذار نموده كه منافع را در وجوه بر صرف نمايد . اگر چنانچه به خودش هم صرف كند ، مختار است . و اگر أحيانا وصى فوت شود ، در دست باقى اولاد ذكور باشد . و مفروض اين است كه در حين وصيت وصى مذكور اولاد ندارد . اولا ، آيا وجود موصى له ولو تبعا للوصى ، كفايت در صحت وصيت مىكند ، كالوقف كما هو ظاهر العباير ، يا اين كه عدم اولاد الوصى حين الوصية موجب بطلان وصيت است ؟ وثانيا ، آيا فرق مابين وصاياى تمليكيه وعهديه است كه در اولى وجود ، شرط باشد ودر
418
نام کتاب : سؤال وجواب ( فارسي ) نویسنده : السيد اليزدي جلد : 1 صفحه : 418