نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 298
عاقل باشد و صحيح است كفالت براى طفل و ديوانه ، لكن بايد ولى آنها قبول نمايد . مسأله 3 - در كفيل و در كسى كه براى او كفيل شده ( مكفولٌ له ) معتبر است رضاى به عقد و امّا كسى را كه كفيل او مىشوند ( مكفول ) معتبر نيست رضاى او بنا بر اقوى و او نيز طرف عقد نيست . مسأله 4 - عقد كفالت لازم است و نمىشود فسخ كرد آن را ، مگر با رضاى طرفين و مىشود براى هر يك از كفيل و مكفولٌ له خيار فسخ قرارداد در مدت معلومى . مسأله 5 - بعد از تمام شدن عقد كفالت با شرايط صحت مىتواند كسى كه براى او كفالت شده ( مكفول له ) از كفيل مطالبه كند شخصى را كه كفيلش شده ، پس اگر كفالت بىشرط و قيد شده يا شرط شده كه او را فوراً حاضر كند مىتواند مطالبه كند كه فوراً حاضر كند و اگر قرارداد كردند كه در وقت معين ديگرى حاضر كند مىتواند به همان نحو مطالبه كند . مسأله 6 - بر كفيل واجب است كه به هر وسيلهء مشروعى متوسل شود براى احضار آن كس را كه كفيل او شده است . مسأله 7 - كراهت دارد كه انسان خود را در معرض كفالت درآورد و در حديث است كه كفالت خسارت و غرامت و ندامت دارد .
298
نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 298