responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني    جلد : 1  صفحه : 294


اگر بگويد من ضامن يكى از اين دو نفر شدم صحيح نيست ، و اگر بگويد من ضامن شدم به نفع يكى از شما دو نفر صحيح نيست .
مسأله 4 - اگر بدهكارى معين باشد به حسب واقع ولى جنس يا مقدارش را ندانند ، صحيح است ضمان بنا بر اقوى ، مثل اين كه بگويد بدهكارى كه فلانى دارد بر عهده فلانى به عهدهء من ؛ با اين كه معلوم نباشد كه يك ليرهء طلا است يا يك سكهء نقره است ، يا معلوم نباشد يك ليره است يا دو ليره .
مسأله 5 - وقتى ضمان با شرايط آن محقق شد ذمهء بدهكار بريء مىشود و ضامن بدهكار مىشود و طلبكار حقى به بدهكار اول ندارد و بايد از ضامن بگيرد .
مسأله 6 - عقد ضمان ، لازم است از طرف ضامن ؛ يعنى ضامن نمىتواند آن را به هم بزند ، و از طرف آن كه به نفع او ضامن شده يعنى طلبكار نيز لازم است ، مگر آن كه ضامن در وقت ضامن شدن ندار بوده و نمىتوانسته بدهكارى را بدهد و طلبكار اين امر را نمىدانسته ؛ كه در اين صورت مىتواند عقد را به هم بزند و رجوع كند به بدهكار اوّلى و از او بگيرد .
مسأله 7 - اگر ضامن در وقت عقد دارا بوده و مىتوانسته طلب را بدهد و بعد ، از دارايى افتاده ، عقد لازم است ، و اگر در وقت عقد معسر بوده يعنى نمىتوانسته ادا كند و بعد دارا شده ، عقد را طلبكار مىتواند فسخ كند .
مسأله 8 - اگر ضامن كسى شد بدون اذنش ، نمىتواند در آن چه ضامن شده از بدهكار اول مطالبه كند و اگر با اذن او بوده مىتواند به او رجوع كند ، لكن بعد از آن كه بدهكارى را پرداخت يا هر مقدارى كه پرداخت كه در آن مقدار پرداخته شده مىتواند به او رجوع كند .
مسأله 9 - در صورتى كه با اذن بدهكار ضامن شود و بدهكارى را بپردازد ، اگر وقت دادن بدهكارى رسيده بوده و داده ، مىتواند به بدهكار رجوع كند و

294

نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني    جلد : 1  صفحه : 294
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست