نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 189
كه بتواند مخارج سال خود و عيالاتش را بگذراند ، فقير است و دادن زكات فطره بر او واجب نيست . مسأله 3 - انسان بايد فطرهء كسانى را كه در غروب شب عيد فطر نانخور او حساب مىشوند بدهد ؛ كوچك باشند يا بزرگ ، مسلمان باشند يا كافر ، دادن خرج آنان بر او واجب باشد يا نه ، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر . مسأله 4 - اگر كسى موقع غروب شب عيد فطر ديوانه يا بيهوش باشد ، زكات فطره بر او واجب نيست . مسأله 5 - اگر كسى را كه نان خور او است و در شهر ديگر است وكيل كند كه از مال او فطرهء خود را بدهد ، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مىدهد ، لازم نيست خودش فطرهء او را بدهد . مسأله 6 - فطرهء مهمانى كه پيش از غروب شب عيد وارد شده و نان خور او حساب مىشود بر او واجب است . مسأله 7 - اگر پيش از غروب به يك لحظه ، بچه بالغ شود يا ديوانه عاقل گردد يا فقير غنى شود ، در صورتى كه شرايط واجب شدن فطره را دارا باشد بايد زكات فطره را بدهد . مسأله 8 - كسى كه ديگرى بايد فطرهء او را بدهد ، واجب نيست فطرهء خود را بدهد . مسأله 9 - اگر فطرهء انسان بر كسى واجب باشد و او فطره را ندهد بر خود انسان واجب نمىشود ، اگر چه غنى هم باشد . مسأله 10 - كسى كه سيد نيست نمىتواند به سيد فطره بدهد ، حتى اگر سيدى نانخور او باشد ، نمىتواند فطره او را به سيد ديگر بدهد . مسأله 11 - اگر زكات فطره را به يكى از هشت مصرفى كه سابقاً براى زكات مال گفته شد برسانند ، كافى است . مسأله 12 - فقيرى كه به او فطره مىدهند لازم نيست عادل باشد ، ولى
189
نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 189