نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 178
مثقال را به طورى كه گفته شد بدهد و اگر كمتر از بيست و يك مثقال اضافه شود ، فقط بايد زكات صد و پنج مثقال آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد و همچنين است هر چه بالا رود ، يعنى اگر بيست و يك مثقال اضافه شود ، بايد زكات تمام آنها را بدهد و اگر كمتر اضافه شود مقدارى كه اضافه شده و كمتر از بيست و يك مثقال است زكات ندارد . بنا بر اين اگر انسان چهل يك هر چه طلا و نقره دارد بدهد زكاتى را كه بر او واجب بوده داده و گاهى هم بيشتر از مقدار واجب داده است ، مثلًا كسى كه صد و ده مثقال نقره دارد اگر چهل يك آن را بدهد ، زكات صد و پنج مثقال آن را كه واجب بوده داده و مقدارى هم براى پنج مثقال آن داده كه واجب نبوده . مسأله 2 - كسى كه طلا يا نقرهء او به اندازهء نصاب است اگر زكات آن را داده باشد ، تا وقتى از نصاب اول كم نشده همه ساله بايد زكات آن را بدهد . مسأله 3 - زكات طلا و نقره در صورتى واجب مىشود كه آن را سكه زده باشند و اگر سكهء آن از بين هم رفته باشد بايد زكات آن را بدهند . مسأله 4 - طلا و نقرهء سكه دارى كه زنها براى زينت به كار مىبرند ، زكات بر آنها واجب نيست . مسأله 5 - اگر در بين يازده ماه طلا و نقره اى كه دارد با طلا و نقره يا چيز ديگر عوض نمايد يا آنها را آب كند زكات بر او واجب نيست ، ولى اگر براى فرار از دادن زكات اين كارها را بكند احتياط مستحب آن است كه زكات آنها را بدهد . مسأله 6 - اگر در ماه دوازدهم پول طلا و نقره را آب كند بايد زكات آنها را بدهد . مسأله 7 - اگر طلا و نقره اى كه دارد خوب و بد داشته باشد ، مىتواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بدهد ، ولى بهتر است زكات همهء آنها را از طلا و نقرهء خوب بدهد . مسأله 8 - طلا و نقره اى كه بيشتر از اندازهء معمول فلز ديگر دارد ، اگر
178
نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 178