نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 168
دوم : عده اى كه از گفته آنان يقين پيدا شود بگويند ماه را ديدهايم ، و همچنين است هر چيزى كه به واسطهء آن يقين پيدا شود . سوم : دو مرد عادل بگويند ماه را ديدهايم ولى اگر صفت ماه را بر خلاف يكديگر بگويند اول ماه ثابت نمىشود ، امّا چنانچه اختلاف آنها در بعضى از اوصاف جزيى كه ممكن است ناشى از اختلاف تشخيص آن دو بوده باشد ، مثل اين كه در ارتفاع و بالا و پايين هلال اختلاف داشته باشند ، اشكال ندارد . چهارم : سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه به واسطهء آن اول ماه رمضان ثابت مىشود و سى روز از اول ماه رمضان بگذرد كه به واسطه آن ، اول ماه شوال ثابت مىشود . پنجم : حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است . مسأله 2 - اگر حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است ، كسى هم كه تقليد او را نمىكند ، بايد به حكم او عمل نمايد ، ولى كسى كه مىداند حاكم شرع اشتباه كرده ، نمىتواند به حكم او عمل نمايد . مسأله 3 - اول ماه با پيشگويى منجمين ثابت نمىشود ، ولى اگر انسان از گفتهء آنان يقين پيدا كند ، بايد به آن عمل نمايد . مسأله 4 - بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن ، دليل نمىشود كه شب پيش ، شب اول ماه بوده است . مسأله 5 - روزى را كه انسان نمىداند آخر رمضان است يا اول شوال ، بايد روزه بگيرد ، ولى اگر پيش از مغرب بفهمد كه اول شوال است بايد افطار كند . مسأله 6 - اگر اول ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد ، چنانچه دو مرد عادل بگويند كه شب پيش ماه را ديدهايم ، بايد روزهء آن روز را قضا نمايد . مسأله 7 - اگر در شهرى اول ماه ثابت شود ، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد ، مگر آن دو شهر با هم نزديك باشند يا انسان بداند كه افق آنها يكى است . مسأله 8 - اول ماه به تلگراف ثابت نمىشود ، مگر دو شهرى كه از يكى به
168
نام کتاب : رسالهء نجاة العباد ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 168