نام کتاب : حدود وقصاص وديات ( فارسي ) نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 1 صفحه : 23
بعضى در مرتبهء چهارم گفتهاند ، چنانچه مذكور شد در زنا . و اگر دو زن را در يك لحاف برهنه بيابند بعضى از علماء گفتهاند : كه به كمتر از حد ايشان را تعزير مىكنند ، در دو مرتبه ، و بعد از دو تعزير در مرتبه سيّم صد تازيانه مىزنند ، و در مرتبهء چهارم مىكشند ، و بعضى گفتهاند : هميشه تعزير مىكنند ، و حد نمىزنند ، و نمىكشند ، و بعضى گفتهاند در مرتبهء اوّل و دوّم حدّ تمام مىزنند ، و در مرتبهء سيّم يا چهارم مىكشند . و دو زن را برهنه در زير يك لحاف حرام است خوابيدن ، و احوط آن است كه برهنه هم كه نباشند در زير يك لحاف نخوابند ، و اگر ضرورتى باشد لحاف را در ميان ته كنند . و در حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهما السلام [1] منقول است كه روزى حضرت امير المؤمنين عليه السلام نشسته بود ناگاه گروهى آمدند و گفتند حضرت امير را مىخواهيم ، حضرت امام حسن عليه السلام گفت : چه كار داريد ؟ گفتند : مسألهاى داريم ، فرمود : بگوئيد چه مسأله است ؟ گفتند : زنى شوهرش با او جماع كرد چون فارغ شد زن به همان گرمى برخواست و با دختر باكره مساحقه كرد ، و نطفهء مرد را در فرج او ريخت ، و دختر به آن نطفه حامله شد ، در اين قضيه چه بايد كرد ؟ امام حسن گفت : مسألهء مشكلى است ، و چنين مسأله ها را پدرم بايد جواب بگويد ، و من جواب مىگويم اگر درست باشد از جانب خدا و از جانب پدرم خواهد بود ، و اگر بر فرض محال خطاء كنم از خودم خواهد بود ، و اميدوارم إن شاء الله كه خطاء نباشد ، بايد كه از زن مهر آن دختر باكره را بگيرند ، زيرا كه فرزند بيرون نمىآيد تا بكارت او بر طرف نشود ، و زن را سنگسار مىكنند براى آن كه شوهر داشته و انتظار مىكشند تا فرزند از آن دختر متولد شود ، و آن فرزند را به صاحب نطفه مىدهند كه پدر او است ، و دختر را حد مىزنند كه راضى به مساحقه شده است ، چون به نزد حضرت امير المؤمنين صلوات الله عليه رفتند و قضيهء را با حكم امام حسن عليه السلام عرض كردند ، فرمود : كه اگر نزد من مىآمديد جواب من همان بود كه پسرم گفته است . و جمعى از علماء به اين حديث قائل شدهاند ، و بعضى در بعضى از احكام مذكوره اشكالها كردهاند ،