نام کتاب : جامع المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد تقي بهجت جلد : 1 صفحه : 81
ج جايز نيست [1] على الأقوى ، في الواجبَين ؛ و على الأحوط ، في المندوبين ، امّا ازالهء نجاست به آن مىتوان نمود [2] . و معتبر است در حكمِ طهارتِ آب غسالهء استنجاء دو چيز ، اول : آن كه متغيّر به نجاست در بو و رنگ و مزهء نجاست نشده باشد . و اجزاى نجسى كه در زمان استنجاى به آب از محل جدا مىشود ، آب را نجس نمىكند [3] ، مگر آن كه آب را متغيِّر نمايد . دوم : نجاستى از خارج به او نرسيده [4] باشد ؛ و از اين قبيل است نجاستى كه از محلّ متعارف ، تعدّى كرده باشد [5] . س اگر غائط از مخرج تعدّى نكرده ، لكن در وقت استنجاى به احجار و كلوخ ، تعدّى كند ، چه صورت دارد ؟ ج اگر در غالب ، به غير همين نَحو ، استنجا ميسّر نباشد ، دور نيست كه تعدّى ضرر نداشته باشد ، و الَّا مشكل است . حكم آب مشتبه س آب طاهر هر گاه مشتبه شود به نجاست ، آيا رافع حدث و خبث هست يا نه ؟ ج حكم مسأله در باب وضو خواهد آمد ، ان شاء الله . س اگر مشتبه شود آب مطلق به مضاف ، رافع حدث و خبث هست يا نه ؟ ج رافع خبث نيست مگر اين كه مكرّر كند عمل را ؛ و امّا در رفع حدث ، احوط اقتصار
[1] بلكه عدم جواز ، احوط است با خود آب استنجا ، نه با ملاقى آن . [2] خالى از تأمّل نيست . [3] مشكل است با صدق ملاقات ثوب و يد مثلا با خود آن اجزا . [4] و هم چنين از داخل غير غائط ، مانند خون . [5] در خصوص غسالهء غَسلِ متعدّى اگر تفكيك ممكن باشد ، و گر نه در غساله مجموع .
81
نام کتاب : جامع المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد تقي بهجت جلد : 1 صفحه : 81