responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الميرزا جواد التبريزي    جلد : 1  صفحه : 407


( مسأله 2323 ) در صورتى انسان مىتواند ضامن شود كه طلبكار و بدهكار و جنس بدهى همه در واقع و نفس الامر معين باشد . پس اگر دو نفر از كسى طلبكار باشند و انسان بگويد من ضامن هستم كه طلب يكى از شماها را بدهم ، چون معين نكرده كه طلب كدام را مىدهد ، ضامن شدن او باطل است . و نيز اگر كسى از دو نفر طلبكار باشد و انسان بگويد من ضامن هستم كه بدهى يكى از آن دو نفر را به تو بدهم ، چون معين نكرده كه بدهى كدام را مىدهد ، ضامن شدن او باطل مىباشد . و همچنين اگر كسى از ديگرى مثلا ده من گندم و ده تومان پول طلبكار باشد و انسان بگويد من ضامن يكى از دو طلب تو هستم و معين نكند كه ضامن گندم است ، يا ضامن پول صحيح نيست .
( مسأله 2324 ) اگر طلبكار طلب خود را به ضامن ببخشد ، ضامن نمىتواند از بدهكار چيزى بگيرد و اگر مقدارى از آن را ببخشد نمىتواند آن مقدار را مطالبه نمايد .
( مسأله 2325 ) اگر انسان ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد ، نمىتواند از ضامن شدن خود برگردد .
( مسأله 2326 ) ضامن و طلبكار - بنابر احتياط ( واجب ) - نمىتوانند شرط كنند كه هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن را به هم بزنند .
( مسأله 2327 ) هر گاه انسان در موقع ضامن شدن بتواند طلب طلبكار را بدهد اگر چه بعد فقير شود ، طلبكار نمىتواند ضامن بودن او را به هم زند و طلب خود را از بدهكار اول مطالبه نمايد و همچنين است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولى طلبكار بداند و به ضامن شدن او راضى شود .
( مسأله 2328 ) اگر انسان در موقعى كه ضامن مىشود نتواند طلب طلبكار را بدهد و طلبكار عدم توانائى او را نمىدانسته بخواهد ضامن بودن او را به هم بزند ، اشكال ندارد . ولى در صورتى كه ضامن پيش از اين كه طلبكار ملتفت شود قدرت پيدا كرده باشد به هم زدن جايز نيست .

407

نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الميرزا جواد التبريزي    جلد : 1  صفحه : 407
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست