نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الميرزا جواد التبريزي جلد : 1 صفحه : 370
( دوم ) آن كه مشترى يا فروشنده در بيع ، يا يكى از دو طرف معامله در معاملات ديگر مغبون شده باشند كه آن را ( خيار غبن ) گويند . ( سوم ) در معامله قرارداد كنند كه تا مدت معينى هر دو يا يكى از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند كه آن را ( خيار شرط ) گويند . ( چهارم ) يكى از دو طرف معامله ، مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طورى كند كه قيمت مال در نظر مردم زياد شود كه آن را ( خيار تدليس ) گويند . ( پنجم ) يكى از دو طرف معامله با يكديگر شرط كند كه كارى را انجام دهد و به آن شرط عمل نشود يا شرط كند مالى را كه مىدهد بطور مخصوصى باشد و آن مال داراى آن خصوصيت نباشد ، كه در اين صورت شرط كننده مىتواند معامله را به هم بزند و آن را ( خيار تخلف شرط ) گويند . ( ششم ) در جنس يا عوض آن عيبى باشد و آن را ( خيار عيب ) گويند . ( هفتم ) معلوم شود مقدارى از جنسى را كه معامله نمودهاند ، مال ديگرى است كه اگر صاحب آن به معامله راضى نشود ، گيرنده مىتواند معامله را به هم بزند يا عوض آن مقدار را چنانچه پرداخته باشد از طرف خود بگيرد . و آن را ( خيار شركت ) گويند . ( هشتم ) صاحب مال خصوصيات جنس معينى را كه طرف نديده به او بگويد ، بعد معلوم شود طورى كه گفته نبوده است ، كه در اين صورت طرف مىتواند معامله را به هم بزند و آن را ( خيار رؤيت ) گويند . ( نهم ) اگر مشترى پول جنسى را كه خريده و شرط نكرده كه در پرداخت پول تأخير كند تا سه روز ندهد ، اگر فروشنده جنس را تحويل نداده باشد مىتواند معامله را به هم بزند . ولى اگر جنسى را كه خريده مثل بعضى از ميوهها باشد كه اگر يك روز بماند ضايع مىشود ، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نكرده باشد كه دادن پول را تأخير بيندازد ، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند و آن را ( خيار تأخير ) گويند .
370
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الميرزا جواد التبريزي جلد : 1 صفحه : 370