responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ وحيد الخراساني    جلد : 1  صفحه : 641


" احكام ضمان " مسأله 2363 - اگر انسان بخواهد ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد ، ضامن شدن او در صورتى صحيح است كه به هر لفظى - اگرچه عربى نباشد - يا به عملى به طلبكار بفهماند كه من ضامن شده ام طلب تو را بدهم ، و طلبكار هم قبول كند ، و راضى بودن بدهكار شرط نيست .
مسأله 2364 - ضامن و طلبكار بايد عاقل و بالغ باشند ، و بايد كسى هم آنها را به ناحق اكراه نكرده باشد و سفيه و مفلس نباشند ، مگر به اذن يا اجازه ء ولى سفيه و طلبكاران مفلس .
و اين شرطها در بدهكار معتبر نيست ، بنابر اين اگر كسى ضامن شود كه بدهى بچه يا ديوانه يا سفيه يا مفلس را بدهد ، صحيح است .
مسأله 2365 - هرگاه براى ضامن شدن خودش شرطى قرار دهد ، مثلا بگويد : ( اگر بدهكار قرض تو را نداد من ضامنم ) صحت ضمان محل اشكال است .
مسأله 2366 - كسى كه انسان ضامن بدهى او مى شود بايد بدهكار باشد ، پس اگر كسى بخواهد از ديگرى قرض كند ، تا وقتى قرض نكرده نمى شود ضامن او شد .
مسأله 2367 - در صورتى انسان مى تواند ضامن شود كه طلبكار و بدهكار و جنس بدهى همه در واقع معين باشند ، پس اگر دو نفر از كسى طلبكار باشند و انسان بگويد : ( من ضامن هستم كه طلب يكى از شماها را بدهم ) چون معين نكرده كه طلب كدام را مى دهد ، ضامن شدن او باطل است ، و نيز اگر كسى از دو نفر طلبكار باشد و شخصى بگويد : ( من ضامن هستم كه بدهى يكى از آن دو نفر را به تو بدهم ) چون معين نكرده كه بدهى كدام را مى دهد ، ضامن شدن او باطل

641

نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ وحيد الخراساني    جلد : 1  صفحه : 641
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست