استناد فتواى او انجام دهد و از مجتهدى بايد تقليد كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و حلال زاده و زنده و عادل باشد ، و بايد از مجتهدى تقليد كرد كه حريص به دنيا نباشد . و بنابر احتياط واجب ، در مسائلى كه مىداند فتواى اعلم با غير اعلم اختلاف دارد و همچنين در مسائل محدودى كه مىداند در يكى يا بعضى از آنها اختلاف فتوا دارند ( شبهه محصوره ) بايد از اعلم تقليد كرد . مسأله 3 - مجتهد و اعلم را از سه راه مىتوان شناخت : اول : آن كه خود انسان يقين كند ، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد . دوم : آن كه دو نفر عالم عادل كه مىتوانند ، مجتهد و اعلم را تشخيص دهند ، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند ، به شرط آن كه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند . سوم : آن كه عدهاى از اهل علم كه مىتوانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان پيدا مىشود مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند . مسأله 4 - اگر شناختن اعلم مشكل باشد بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد ، بلكه اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است و بداند ديگرى از او اعلم نيست بنابر احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد و اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند از هر يك مىتواند تقليد كند ، هر چند اولى و احوط آن است كه پرهيزكارتر را انتخاب كند . مسأله 5 - به دست آوردن فتوا ، يعنى دستور مجتهد چهار راه دارد : اول : شنيدن از خود مجتهد . دوم : شنيدن از دو نفر عادل كه فتواى مجتهد را نقل كنند . سوم : شنيدن از كسى كه مورد وثوق مىباشد و از گفته او اطمينان پيدا شود . چهارم : ديدن رساله مجتهد ، در صورتى كه انسان به درستى آن رساله