نقش متولى تنها در مسأله موقوفات مسجد است . س : شخصى چيزى را وقف كرده بر اعلم علماى بلد يا امام جماعت مسجد . در حال كه خود اعلم است يا امام جماعت آيا مىتواند از آن بهره ببرد ؟ ج : احوط ترك است هر چند بعنوان توزيع نباشد و بعنوان اطلاق باشد و خود را خارج نكرده باشد و يا بعدا داخل عنوان شود . س : ملكى وقف روضه خوانى بوده از ترس رضاخان كه مبادا غصب كنند آن را فروخته و از عالمى سؤال كرده گفته نبايد مىفروختى حاليه به مقدار ثمن آن جاى ديگرى را وقف كنيد ، و اين شخص 2 دانگ منزل خود را وقف كرده و به مصرف مزبور مىرساند . حال شخص فوت كرده منزل ، دو دانگ وقف است و چهار دانگ ملك ورثه . آيا مىتواند دو دانگ را بفروشند و بجاى آن منزل كوچكتر شش دانگى بخرند و وقف كنند يا نه ؟ ج : خوف غصب از مصاديق خوف خراب است و بيع مذكور صحيح بوده و ثمن آن ملك ديگرى كه خريدارى شده احتياج به صيغه وقف ندارد و با ثمن حكم وفقيت بدليه مىشود . و وقف بدلى با وقف اصلى فرق دارد پس جواز بيع آن محتاج وجود مسوغات نيست بلكه هر گاه متولى صلاح بداند جايز است . س : بعضى از باغات و اراضى و روستاها از قديم الايام بين عده كثيرى شهرت به وقفيت پيدا كرده ولى ابدا وقفنامهاى ، مدركى در دست نيست آيا وقفيت ثابت مىشود ؟ ج : شهرت تا موجب علم و اطمينان نشود حجت نيست ولى يدى كه معنون به عنوان وقفيت باشد حجت شرعيه است بر وقف هر گاه بلا معارض باشد . س : آيا وقف بر كافر ذمى صحيح است ؟ ج : وقف بر ذمى و مرتد ملى بنابر اظهر جواز است . س : منزلى را وقف كرده براى مسجد ، در ضمن وقف ، شرط كرده كه مادام العمر خود در آن سكونت كند ، آيا صحيح است ؟ ج : اگر مدت معين را ذكر كند تا از جهل خارج شود مانعى ندارد و عدم ترتب و عدم ترتب احكام مسجد در مدت مذكور مانعى ندارد ، چون احكام مربوط به