دوم : عدهاى كه از گفته آنان يقين پيدا مىشود ، بگويند ماه را ديدهايم و همچنين است هر چيزى كه بواسطه آن يقين پيدا شود . سوم : دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديدهايم ولى اگر صفت ماه را بر خلاف يكديگر بگويند ، يا شهادتشان خلاف واقع باشد مثل اين كه بگويند داخل دايره ماه طرف افق بود ، اول ماه ثابت نمىشود . اما اگر در تشخيص بعض خصوصيات اختلاف داشته باشند مثل آن كه يكى بگويد ماه بلند بود و ديگرى بگويد نبود ، به گفته آنان اول ماه ثابت مىشود . چهارم : سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه بواسطه آن ، اول ماه رمضان ثابت مىشود و سى روز از اول رمضان بگذرد كه بواسطه آن ، اول ماه شوال ثابت مىشود . پنجم : حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است . مسأله 1764 - اگر حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است ، كسى هم كه تقليد او را نمىكند ، بايد به حكم او عمل نمايد . ولى كسى كه مىداند حاكم شرع اشتباه كرده ، نمىتواند به حكم او عمل نمايد . مسأله 1765 - اول ماه با پيشگويى منجمين ثابت نمىشود . ولى اگر انسان از گفته آنان يقين پيدا كند ، بايد به آن عمل نمايد . مسأله 1766 - بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن ، دليل نمىشود كه شب پيش ، شب اول ماه بوده است . مسأله 1767 - اگر اول ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد ، چنانچه دو مرد عادل بگويند كه شب پيش ماه را ديدهايم ، بايد روزه آن روز را قضا نمايد . مسأله 1768 - اگر در شهرى اول ماه ثابت شود ، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد ، مگر آن دو شهر با هم نزديك باشند ، يا انسان بداند كه افق آنها يكى است ، يا شهرى كه ماه در آن ديده شده است در شرق آن شهر باشد .