كرده وطن او است ، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ، يا خودش آن جا را براى زندگى اختيار كرده باشد . مسأله 1339 - اگر قصد دارد در محلى كه وطن اصليش نيست مدتى بماند و بعد بجاى ديگر رود ، آنجا وطن او حساب نمىشود . مسأله 1340 - جائى را كه انسان محل زندگى خود را قرار داده و ماندن خود را در آنجا محدود به مقدار معين نكرده و مثل كسى كه آنجا وطن او است در آنجا زندگى مىكند كه اگر مسافرتى براى او پيش آيد ، دوباره به همان جا برمىگردد ، اگر چه قصد نداشته باشد كه هميشه در آنجا بماند ، وطن او حساب مىشود . مسأله 1341 - كسى كه در دو محل زندگى مىكند ، مثلا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مىماند ، هر دو وطن او است و نيز اگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار كرده باشد ، همه آنها وطن او حساب مىشود . مسأله 1342 - كسى كه در محلى ملك دارد اگر موقعى كه آن ملك را دارد شش ماه در آنجا بماند ، وقتى مىتواند نماز را آنجا تمام بخواند كه آنجا را براى خود وطن قرار داده باشد و به نظر عرف وطن او محسوب شود و تا به نظر عرف وطن حساب نشود بايد شكسته بخواند . مسأله 1343 - اگر به جائى برسد كه وطن او بوده و از آنجا صرف نظر كرده ، نبايد نماز را تمام بخواند ، اگر چه وطن ديگرى هم براى خود اختيار نكرده باشد . مسأله 1344 - مسافرى كه قصد دارد ، ده روز پشت سر هم در محلى بماند ، يا مىداند كه بدون اختيار ده روز در محلى مىماند ، در آن محل بايد نماز را تمام بخواند .