سياسى خود در آن غافل ماندهاند ، چنانچه از ساير پايگاههاى عظيم سياست اسلامى هم غافلند . اسلام دين سياست ، آن هم در همه شئون آن است و كسى كه در احكام قضائى ، سياسى ، اجتماعى و اقتصادى اسلام اندكى تأمل كند متوجه اين معنى مىشود . هر كس گمان كند دين از سياست جدا است ، جاهلى است كه نه اسلام را مىشناسد و نه سياست را . مسأله 31 - مستحب است امام خطيب در زمستان و تابستان عمامه داشته باشد و ردائى از برد يمنى يا ( عدنى ) بپوشد و خود را بيارايد ، تميزترين لباسهاى خود را بپوشد و بوى خوش به كار برد بطورى كه با وقار و سكينه باشد ، و قبل از خطابه هنگامى كه مؤذن اذان مىگويد او بر منبر نشسته باشد تا اذان به پايان رسد و خطبه را آغاز كند ، و هنگام صعود بر منبر خطابه روبروى مردم بايستد و سلام كند و مردم نيز با چهرههاى خود از او استقبال كنند و به چيزى از قبيل كمان و شمشير ( اسلحه ) و عصا تكيه كند . و مردم نيز خود را روبروى او قرار دهند . مسأله 32 - واجب است امام جمعه شخصا و در حال ايستاده به ايراد خطبه بپردازد . و اگر نتواند خطبهها را در حال ايستاده بخواند ، بايد ديگرى به ايراد خطبه بپردازد و امامت نماز را هم به عهده گيرد . و اگر هيچ كس براى ايراد خطبهها در حال ايستاده پيدا نشود . نماز جمعه ساقط و نماز ظهر واجب است . مسأله 33 - جائز نيست امام جمعه خطبهها و بخصوص موعظه و توصيه به تقوى را به آهستگى ادا كند و احتياط واجب آن است كه با صداى بلند به ايراد خطبه بپردازد بطورى كه حد اقل عدد لازم ( 4 نفر ) صداى او را بشنوند ، بلكه احتياط مستحب آن است كه در هنگام موعظه و سفارش به تقوى صداى خود را چنان بلند نمايد كه همه حاضرين مواعظ او را بشنوند و در مجامع بزرگ به توسط بلندگوها به خطبه بپردازد تا تشويق و تحذير و مسائل مهمه را به گوش همگان برساند .