مصرف مىكند ، اگر در حال بالغ شدن سفيه باشد يا حاكم شرع او را از تصرف در اموالش جلوگيرى كرده باشد ، نمىتوانند در مال خود تصرف نمايند و همچنين مفلس يعنى كسى كه از جهت مطالبه طلبكاران از طرف حاكم شرع از تصرف در مال خود ممنوع شده است ، نمىتواند در مال خود تصرف كند . مسأله 2249 - كسى كه گاهى عاقل و گاهى ديوانه است ، تصرفى كه موقع ديوانگى در مال خود مىكند صحيح نيست . مسأله 2250 - انسان مىتواند در مرضى كه به آن مرض از دنيا مىرود هر قدر از مال خود را به مصرف خود و عيال و مهمان و كارهائى كه اسراف شمرده نمىشود برساند و نيز اگر مال خود را به كسى ببخشد يا ارزانتر از قيمت بفروشد يا اجاره دهد ، اگر چه بيشتر از ثلث باشد ورثه هم اجازه ننمايند تصرف او صحيح است و به اصطلاح منجزات مريض از اصل مال محسوب مىشود نه از ثلث آن . احكام وكالت وكالت آن است كه انسان كارى را كه مىتواند در آن دخالت كند ، به ديگرى واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد ، مثلا كسى را وكيل كند كه خانه او را بفروشد يا زنى را براى او عقد نمايد پس آدم سفيهى كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف مىكند ، اگر حاكم شرع او را از تصرف منع كرده يا در حالى كه بالغ شده سفيه بوده ، نمىتواند براى فروش مال خودش كسى را وكيل نمايد . مسأله 2251 - در وكالت لازم نيست صيغه بخوانند و اگر انسان به ديگرى بفهماند كه او را وكيل كرده و او هم بفهماند قبول نموده ، مثلا مال خود را به كسى بدهد كه براى او بفروشد و او مال را بگيرد ، وكالت صحيح است . مسأله 2252 - اگر انسان كسى را كه در شهر ديگر است وكيل نمايد و براى او