كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند ، در صورتى كه وصيتش بيشتر از يك سوم مال او نباشد ، براى بيرون آوردن اينها ، نمىتوانند قبر را بشكافند . سوم : آن كه ميت بىغسل يا بىكفن دفن شده باشد يا بفهمند غسلش باطل بوده يا به غير دستور شرع كفن شده يا در قبر او را رو به قبله نگذاشتهاند ، در تمام اين موارد در صورتى شكافتن قبر جايز است كه موجب هتك احترام ميت نشود . چهارم : آن كه براى ثابت شدن حقى بخواهند بدن ميت را ببينند . پنجم : آن كه ميت را در جائى كه بىاحترامى به او است مثل قبرستان كفار يا جائى كه كثافت و خاكروبه مىريزند ، دفن كرده باشند . ششم : آن كه براى يك مطلب شرعى كه اهميت آن از شكافتن قبر بيشتر است ، قبر را بشكافند مثلا بخواهند بچه زنده را از شكم زن حاملهاى كه دفنش كردهاند بيرون آورند . هفتم : آن كه بترسند درندهاى بدن ميت را پاره كند ، يا سيل او را ببرد يا دشمن بيرون آورد . هشتم : آن كه قسمتى از بدن ميت را كه با او دفن نشده بخواهند دفن كنند ، ولى احتياط واجب آن است كه آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن ميت ديده نشود . غسلهاى مستحب مسأله 645 - غسلهاى مستحب در شرع مقدس اسلام بسيار است و از آن جمله است : 1 - غسل جمعه ، و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر و بهتر است نزديك ظهر بجا آورده شود ، و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است كه بدون نيت ادا و قضا تا عصر جمعه بجا آورد و اگر در روز جمعه غسل نكند مستحب است از صبح