نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 598
بزند كه بميرد ديه او را بايد به ورثه ديگر بچه بدهد ، و به خود او - چون قاتل است - از ديه چيزى نمىرسد . " مسأله 3282 " ديه مقتول از تركه او محسوب است و در درجه اول به مصرف بدهيهاى او مىرسد ، و از باقيمانده آن يك سوم به مصرف وصيتهاى او مىرسد ، و اگر چيزى باقى ماند بين ورثه تقسيم مىشود . و زن و شوهر نيز سهم خود را مىبرند ، ولى برادر و خواهر مادرى كه از پدر جدا هستند از آن ارث نمىبرند ، بلكه بنابر مشهور هيچ يك از خويشان مادرى از ديه ارث نمىبرند . " مسأله 3283 " اگر عده اى در قتل خطائى يك نفر شريك باشند ديه مقتول به تعداد افراد شريك در قتل تقسيم بندى مىشود ، و اگر خود مقتول نيز در قتل خطائى خود شريك باشد - مثل اين كه عده اى مشغول خراب كردن ديوار يا ساختمان باشند و ناگهان ديوار خراب شده و يكى از آنان كشته شود و هيچ يك مسبب اصلى قتل نباشند - سهم مقتول نيز در تقسيم ديه در نظر گرفته مىشود و به اندازه سهم او از مجموع ديه كسر مىشود ، و باقيمانده آن را عاقله افراد شريك در قتل به ورثه مقتول مىپردازند . " مسأله 3284 " اگر بچه نا بالغ يا شخص بالغى كه به دستور مربى شنا در حال آموختن شنا بوده اتفاقا غرق شود ، چنانچه غرق شدن او در نظر عرف مستند به مربى شنا باشد وى ضامن ديه غريق مىباشد . " مسأله 3285 " ديه قطع اعضاى ميت مسلمان آزاد مانند ديه جنين كاملى است كه روح در آن دميده نشده باشد ، پس اگر جنازه مسلمانى را سر ببرند يا شكمش را پاره كنند يا كار ديگرى را انجام دهند كه اگر زنده بود به آن جهت مىمرد ، بايد يكصد مثقال شرعى طلاى سكه دار - يعنى " 6 / 345 " گرم طلا - بدهند . و ديه بريدن اعضاى او به نسبت ديه خود او است . " مسأله 3286 " ديه اى كه از بابت جنايت بر ميت واجب مىشود بايد صرف حج يا صدقات و يا خيرات براى شخص ميت شود و ميان ورثه تقسيم نمىشود . " مسأله 3287 " ولى يا اولياى مقتول كه حق قصاص دارند كسانى هستند كه از او ارث مىبرند ، جز زن و شوهر كه در اين حق شركت ندارند ، هر چند از ديه ارث مىبرند ، بلكه شركت برادر و خواهر مادرى و ساير خويشان مادرى نيز محل اشكال است . و مقتضاى بعضى روايات اين است كه زن به طور كلى حق قصاص ندارد ، و احتياط در باب خون مطلوب است . " مسأله 3288 " كسى كه سوار حيوان است اگر كارى كند كه آن حيوان به كسى
598
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 598