نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد محمد الروحاني جلد : 1 صفحه : 439
( چهارم ) عده طلاق يا عده وفات شوهر دوم تمام شود . " پنجم " بنابر احتياط واجب شوهر دوم بالغ بأشد . طلاق خلع ( مسأله 2544 ) طلاق زنى را كه به شوهرش مايل نيست و مهر يا مال ديگر خود را به أو مىبخشد كه طلاقش دهد طلاق خلع گويند . ( مسأله 2545 ) اگر خود شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند چنانچه اسم زن مثلا فاطمة بأشد پس از بذل مىگويد " زوجتي فاطمة خالعتها على ما بذلت " و بنابر احتياط مستحب نيز بگويد " هي طالق " يعنى زنم فاطمة را در مقابل چيزى كه بذل نموده طلاق خلع دادم ، أو رها است . و در صورتي كه زن معين بأشد بردن نامش در اينجا و در طلاق مبارات نيز لازم نيست . ( مسأله 2546 ) اگر زنى كسى را وكيل كند كه مهر أو را به شوهرش ببخشد و شوهر همان كس را وكيل كند كه زن را طلاق دهد چنانچه مثلا اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمة بأشد وكيل صيغه طلاق را أين طور مىخواند " عن موكلتى فاطمة بذلت مهرها لموكلى محمد ليخلعها عليه " پس از آن بدون فاصله مىگويد " زوجة موكلى خالعتها على ما بذلت هي طالق " و اگر زنى كسى را وكيل كند كه غير از مهر چيز ديگرى را به شوهر أو ببخشد كه أو را طلاق دهد وكيل بايد بجاى كلمه " مهرها " آن چيز را بگويد ، مثلا اگر صد تومان داده بايد بگويد " بذلت مأة تومان " . طلاق مبارات ( مسأله 2547 ) اگر زن و شوهر يكديگر را نخواهند و زن مالى به مرد بدهد كه أو را طلاق دهد آن طلاق را مبارات گويند . ( مسأله 2548 ) اگر شوهر بخواهد صيغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن
439
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد محمد الروحاني جلد : 1 صفحه : 439