نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد محمد الروحاني جلد : 1 صفحه : 407
احكام عاريه ( مسأله 2360 ) عاريه آنست كه انسان مال خود را به ديگرى بدهد كه از آن استفاده كند و در عوض چيزى از أو نگيرد . ( مسأله 2361 ) لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند ، و اگر مثلا لباس را به قصد عاريه به كسى بدهد و أو هم به همين قصد بگيرد عاريه صحيح است . ( مسأله 2362 ) عاريه دادن چيز غصبى و چيزى كه ملك انسان است ولى منفعت آن را به ديگرى واگذار كرده ، مثلا آن را اجاره داده ، در صورتي صحيح است كه مالك چيز غصبى يا كسى كه آن چيز را اجاره كرده به عاريه دادن راضى بأشد . ( مسأله 2363 ) چيزى را كه منفعتش مال انسان است مثلا آن را اجاره كرده مىتواند عاريه بدهد ، ولى اگر در اجاره شرط كرده باشند كه خودش از آن استفاده كند نمىتواند آن را به ديگرى عاريه دهد . ( مسأله 2364 ) اگر ديوانه و بچه و مفلس و سفيه مال خود را عاريه بدهند صحيح نيست . اما اگر ولى در صورتي كه مصلحت بداند مال كسى را كه بر أو ولايت دارد عاريه دهد اشكال ندارد ، و هم چنين است اگر خود بچه با اجازه ولى مال خود را عاريه دهد . ( مسأله 2365 ) اگر در نگهدارى چيزى كه عاريه كرده كوتاهى نكند و در استفاده از آن زيادة روى هم ننمايد ، و اتفاقا آن چيز تلف شود ضامن نيست ، ولى چنانچه شرط كنند كه اگر تلف شود عاريه كننده ضامن بأشد يا چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره بأشد اگر چه سكه دار نباشد بايد عوض آن را بدهد . ( مسأله 2366 ) اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط كند كه اگر تلف شود ضامن نباشد ، چنانچه تلف شود ضامن نيست . ( مسأله 2367 ) اگر عاريه دهنده بميرد عاريه گيرنده بايد چيزى را كه عاريه كرده به ورثه أو بدهد .
407
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد محمد الروحاني جلد : 1 صفحه : 407