نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد السيستاني جلد : 1 صفحه : 404
و بواسطه كوتاهى كردن او از بين برود ، بايد عوض آن را بدهد . ( مسأله 1972 ) : كسى كه مىتواند زكات را به مستحق برساند ، اگر زكات را ندهد و بدون آن كه در نگهدارى آن كوتاهى كند از بين برود ، چنانچه غرض صحيحى در تأخير زكات نداشته بايد عوض آن را بدهد ، ولى اگر غرض صحيحى داشته مثلا فقير معينى را در نظر داشته يا مىخواسته تدريجا به فقرا برساند معلوم نيست كه ضامن باشد . ( مسأله 1973 ) : اگر زكات را از خود مال كنار بگذارد ، مىتواند در بقيه آن تصرف كند ، و اگر از مال ديگرش كنار بگذارد ، مىتواند در تمام مال تصرف نمايد . ( مسأله 1974 ) : انسان نمىتواند زكاتى را كه كنار گذاشته براى خود بردارد و چيز ديگرى بجاى آن بگذارد . ( مسأله 1975 ) : اگر از زكاتى كه كنار گذاشته منفعتى حاصل شود ، مثلا گوسفندى كه براى زكات گذاشته بره بياورد ، مال فقير است . ( مسأله 1976 ) : اگر موقعى كه زكات را كنار مىگذارد مستحقى حاضر باشد ، بهتر است زكات را به او بدهد ، مگر كسى را در نظر داشته باشد ، كه دادن زكات به او از جهتى بهتر باشد . ( مسأله 1977 ) : اگر بدون اجازه حاكم شرع با مالى كه براى زكات كنار گذاشته تجارت كند ، و ضرر نمايد ، نبايد چيزى از زكات كم كند ، ولى اگر منفعت كند ، بنابر احتياط لازم ، بايد آن را به مستحق بدهد . ( مسأله 1978 ) : اگر پيش از آن كه زكات بر او واجب شود ، چيزى بابت زكات به فقير بدهد ، زكات حساب نمىشود ، و بعد از آن كه زكات بر او واجب شد ، اگر چيزى را كه به فقير داده از بين نرفته باشد ، و آن فقير هم به فقر خود باقى باشد ، مىتواند چيزى را كه به او داده بابت زكات حساب كند
404
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد السيستاني جلد : 1 صفحه : 404