نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 338
بگيرد . مسأله 2444 - اگر شوهر در عقد شرط كند كه زن باكره باشد و بعد از عقد معلوم شود كه باكره نبوده ، مىتواند عقد را به هم بزند . مسأله 2445 - اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتى باشند كه كسى در آنجا نباشد و ديگرى هم نمىتواند وارد شود چنانچه بترسند كه به حرام بيفتند بايد از آنجا بيرون بروند . مسأله 2446 - اگر مرد مهر زن را در عقد معين كند و قصدش اين باشد كه آن را ندهد ، عقد صحيح است ولى مهر را بايد بدهد . مسأله 2447 - مسلمانى كه منكر خدا يا پيغمبر شود ، يا حكم ضرورى دين يعنى حكمى را كه مسلمانان جزء دين اسلام مىدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انكار كند ، در صورتى كه منكر شدن آن حكم ، به انكار خدا يا پيغمبر برگردد مرتد است . مسأله 2448 - اگر زن پيش از آن كه شوهرش با او نزديكى كند بطورى كه در مسأله پيش گفته شد مرتد شود ، عقد او باطل مىگردد ، و هم چنين است اگر بعد از نزديكى مرتد شود ولى يائسه باشد يعنى اگر سيده است شصت سال و اگر سيده نيست پنجاه سال او تمام شده باشد اما اگر يائسه نباشد ، بايد به دستورى كه در احكام طلاق گفته خواهد شد عده نگهدارد پس اگر در بين عده مسلمان شود عقد باقى و اگر تا آخر عده مرتد بماند عقد باطل است . مسأله 2449 - كسى كه پدر يا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بودهاند ، چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام كند ، اگر مرتد شود زنش بر او حرام مىشود و بايد به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مىشود عده وفات نگهدارد . مسأله 2450 - مردى كه از پدر و مادر غير مسلمان به دنيا آمده و مسلمان شده اگر پيش از نزديكى با عيالش مرتد شود ، عقد او باطل مىگردد ، و اگر بعد از نزديكى مرتد شود ، چنانچه زن او در سن زنهائى باشد كه حيض مىبينند بايد آن زن به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مىشود عده نگهدارد ، پس اگر پيش از تمام شدن عده ، شوهر او مسلمان شود عقد باقى و اگر نه باطل است . مسأله 2451 - اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهر بيرون نبرد و مرد هم قبول كند ، نبايد زن را از آن شهر بيرون ببرد . مسأله 2452 - اگر زن انسان از شوهر ديگرش دخترى داشته باشد ، انسان مىتواند آن دختر را براى پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند و نيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد كند مىتواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد .
338
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 338