نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 264
مخارج آنان بر او واجب است وقف نمايد كه عايدى آن را به مصرف مخارج خود برسانند . مسأله 1984 - فقير مىتواند براى رفتن به حج و زيارت و مانند اينها زكات بگيرد ، ولى اگر به مقدار خرج سالش زكات گرفته باشد ، براى زيارت و مانند آن نمىتواند زكات بگيرد . مسأله 1985 - اگر مالك فقيرى را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد چنانچه از لفظ مالك غير او فهميده نشود فقيرى كه وكيل است مىتواند براى خود نيز بردارد و اگر يقين داشته كه قصد مالك اين نبوده ، براى خودش هم مىتواند بردارد . مسأله 1986 - اگر فقير شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زكات بگيرد ، چنانچه شرطهائى كه براى واجب شدن زكات گفته شد در آنها جمع شود بايد زكات آنها را بدهد . مسأله 1987 - اگر دو نفر در مالى كه زكات آن واجب شده با هم شريك باشند و يكى از آنان زكات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسيم كنند ، چنانچه بداند شريكش زكات سهم خود را نداده ، تصرف او در سهم خودش هم اشكال دارد . مسأله 1988 - كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و كفاره و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است و قرض هم دارد ، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد ، اگر مالى كه خمس يا زكات آن واجب شده ، از بين نرفته باشد ، بايد خمس و زكات را بدهد و اگر از بين رفته باشد ، مىتواند خمس يا زكات را بدهد ، يا كفاره و نذر و قرض و مانند اينها را ادا نمايد . مسأله 1989 - كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است و قرض هم دارد ، اگر بميرد و مال او براى همه آنها كافى نباشد چنانچه مالى كه خمس و زكات آن واجب شده از بين نرفته باشد ، بايد خمس يا زكات را بدهند و بقيه مال او را به چيزهاى ديگرى كه بر او واجب است قسمت كنند و اگر مالى كه خمس و زكات آن واجب شده از بين رفته باشد ، بايد مال او را به خمس و زكات و قرض و نذر و مانند اينها قسمت نمايند ، مثلا اگر چهل تومان خمس بر او واجب است و بيست تومان به كسى بدهكار است و همه مال او سى تومان است ، بايد بيست تومان بابت خمس و ده تومان به دين او بدهند . مسأله 1990 - كسى كه مشغول تحصيل علم است و اگر تحصيل نكند مىتواند براى معاش خود كسب كند ، چنانچه تحصيل آن علم ، واجب يا مستحب باشد مىشود به او زكات داد و اگر تحصيل آن علم واجب يا مستحب نباشد ، زكات دادن به او اشكال دارد .
264
نام کتاب : توضيح المسائل ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 264