responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 293


حجر كلس البيض ومثل آن نوشادر مصعد سحق بليغ نموده در زبل وامثال آن حل كرده تقطير كنند ونوشادر يكه در انبيق جمعشود وضبط نمايند وشنجرف زائيده با قدر ثلث از مقطر مذكرر باتش نرم بجوشانند وسحق كنند واگر اولا با نوشادر انبيقى سائيده بعد از آن در ظرف نشود آب را قطره قطره تطعيم او كنند بهتر است ودر ظرف مسدود المنفذ يكشب در آتش بسيار نرم گذارند وباز به دستور اعادهء عمل كنند تا شنجرف مشمع گردد آنگاه يكى بر صد از قمر دنيجاه از مشترى ودويست از زحل ومشترى طرح مىرود قاعدهء ديگر عبد علبيط يا مصعد را در مفرق آهنى در آتش بگذارند وچون متفرق شود قطراة از اين مقطر مذكور بر آن بريزند به حدى كه او را بپوشاند وتشويه نمايند تا منعقد وشبيه بخاك سرخى واز آن معقود يكى بر صد از قمر يا نحاس يا از ريز طرح كنند واگر حل وعقد نمايند يكى بر ضعف اول ودر هر حل وعقدى بر ضعف سابق رود وهر گاه حل وعقد او بهفمرتبه رسد تصريح نموده اند كه يكى بر غير مثاههى طرح مىشود عقد سيم در عمل مرواريد اعمال متفرقه عمل مرواريد مرواريد يا صدف سفيد صاف را بعد از شستن كوبيده در شيشه كرده آب ليمو يا آب تخم ترنج صاف بقدريكه آن را بپوشاند اضافه نموده چهار ده روز نهايت تا بيست روز در سرگين نم دار بگذارند تا حل شود وبقوام خمير گردد وفرار مصعد از نمك وزاج بالمنا ضفه را بقدر مرواريد اضافه كرده دست كش حرير در دست كرده در كف دست بر روى حرير مدر وكنند وبايد دست خالى باو نرسد وبا ميل نقرهء بسيار باريك با موى خوك كه بسيار چرب كرده باشند درحين رطوبه او سوراخ كنند وبعد از خشكشدن بيرون آورند وبعد هر دانهء هزار عدد پنبه دانه در كيسه كرده دانهاى خشكشده را تمام روز بدست بمالند تا جلائى بردارد پس هر عددى را بخمير آرد ميده گرفته بخورد مرغى دهند بعد از يكدو ساعت مرغرا بدوانيدن خسته كرده ذبح نمايند ودر تنور بريان كرده حوصلهء آن را شكافته دانه بيرون آورند واگر دانهاى خمير گرفته را در شكم ماهى كه خالى از احشا كرده گذاشته در تنور بريان كنند ودانه را اخراج نمايند بيغايله است واگر مرواريد محلول را با سريشم پنير حبها بسازند بعد از خشكى او بمثقب نيز سوراخ ميتوان كرد با سنباده جلا داد عمل طلاى لؤلؤ چون مرواريد زرد شود يا ناصاف باشد در آب ترنج بجوشانند وبا سنبادهء نرمى بمالند واز اسرار است دار خواص مرواريد محلولست تحليص كبريت وعقد فرار ومجربست عمل شادانه عدسى شادنه سفيد وغير احمر آن را با قدرى دم الاخوين مثل غبار سائيده با سريشم پنير سرشته بقالب شبيه بعدس دانها بسازند واز مكتوتاتست عمل دانهاى رنگين صدف بارد مهره ء را كه قسمى از حلزونست بايد سائيده وشست وجهة سبزى زنكار مصفى وجهة سرخى شنجرف وبجهة زردى زرنيخ وجهة ساير الوان با انچه مناسب باشد اضافه صدف مغسول نمود وچندان سحق يابد كرد كه در صلابت خشكشود وپس با سريشم پنير سرشته هر چه خواهند ترتيب دهند وبعد از سه چهار يوم كه در غاية استحكام شده باشده با چرخ هموار كردد بروغن زيتون عرب نمايند وبا پنبه دانه در كيسه كرده وسه روز بمالند تا جلا كرد عمل رنگ احجار مثل ياقوت واحجاريكه في الجمله تايب تش داشته باشند قلى زاج سياه زاج سفيد زاج زرد سخاله فولاد ودم الاخوين پوست پياز تلخ بالسويه با سركه وبول اطفال يكروز تمام بسايند وبعد از خشكشدن در شيشه سطين وامثال آن كرده تا سه هفته در زبل تازه گذارند تا حل شود ومحلول شبيه بخون گردد پس ياقوت سفيد وامثال او را در قرع زجاجى مطين كرده به آب مذكور اغشته در آتش گذارند وقدمعى سر قرع نصب كنند چندان اتش دهند تارنگ گيرد ودستور نوشتن عقيق ملح القلى برگ درخت عرعر بالسويه سائيده با سركه سرشته با آن هر چه خواهند بر عقيق بنويسند يا تنفس كنند وبعد از خشكى آن زمانى در آتش نرم گذارند تا خوب كرم شود پس سرد كرده بسركه جلا دهند وآنچه نقش كرده باشند ديگر زايل نمىگردد رنگ كردن استخوان عاج وامثال آن را در ماست ترش يا شير يك شبانه روز بگذارند تا نرم شود پس بيرون آورده سه روز در رنگ لاك بگذارند واگر لاجوردى خواهند تا ده دوازده يوم روز اضافه ماست وشير كند واگر زرد مطلب باشد هر روز چهار مثقال زرد وچوبه اضافه نمايند تا چهل يوم تدبير كند وچون استخوان را با پوست بيخ لفاح تا شش ساعت بجوشانند بغايت مطيع گردد واز مجرباتست عمل ذهب فرعونى له در رنگ فرق از ذهب ندارد سواى آنكه در اتش سياه مىشود واگر اصلاح او نتوانند نمود كمال اوست برادهء حديد را با زرنيخ بسيار بسايند وبا آب بشويند تا رفع زرنيخ شود بقدرى آنگاه در بوته گذارند وچون نزديك بذوب رسد بقدر نه مثل او نحاس اضافه كرده بگذارند عمل برنج ومشقى واو را رومى نيز گويند رنگين تر از اقسام برنجها وشبيه بذهب مىباشد مس را صفحه بسيار رقيق كرده بقدر درهمى ريزه كنند وربع او روى توتيا را نرم سائيده با شيرهء مويز سرشته قرصى ساخته بر روى سفال آب نديده گذاشته آتش در زير آن كنند تا سوخته وسياه وصلب گردد پس بار ديگر سائيده با ثلث او زاج مسحوق آميخته ريزهاى مس را با آن تلحيف نموده بآتش سيار تند گذارند عمل تذهيب كه مطلا عبارت از آنست صفايح رقيق ذهب را بمقراض ريزه كرده با سه مثل آن زنبق ملغمه كنند پس مس ونقره وبرنج را تمر هندى ماليده چرك او را زايل نموده وبر روى اتش نرمى گرم كرده ملغمه را با آن بمالند وبر روى آتش اندك زمانى گذارند تا رفع سيماب شود رنگ ذهب ظاهر گردد واگر قبل از تطليه يكچز وروى توتيا را

293

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 293
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست