responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 290


ويكوزن ونيم او نيز اب فاروقى كه در طريق سيم مذكور است بتدريج در قرع رنرند كه باعث شكست قرع نشود وهر گاه زبيق از آن بجوش آيد ودود ظاهر گردد وقطرات بول تا بقدر دو مثقال بريزند كه از جوش باز ايستد پس انبيق بر آن استوار نموده بخاكستر گرم چنانكه در قاعده تقطير مايعات حاره مذكور شد تقطير نمايند وچون نيز آب تمام مقطر گردد وعبد را مكلس مشاهده كنند واين امر بجهة سهولة تصعيد است پس مكلبى را با اجزاى مخصوص تصعيد نمايند وشراب مقطر جهة عمل قسمى از زعفران الحديد بغايت مؤثر دانسته ودستور آنست كه برادهء حديد را بعد از شستن به آب نمك چندين مرتبه كه سياهى او زايل گردد در قرع مطين كرده هموزن او مذكور را ريخته بتدريج رفع جوش ودود انرا بقطرات بول كنند به دستور بتقطير شامى شراب نمايند وبعد از آن بآتش تند برادهء مزبور زعفران مىشود اما وتدبير عقد قرار انست كه آب صاف وآب ليموى تند بالناصفه در متعرفه آهنى كرده يكچز وعبد را در آن انداخته بجوشانند وچهار جزو توتياى هندى را نرم سائيده سه دفعه بريزند وهر دفعه تا دو ساعت بجوشانند وچون خواهد از جوشيدن بسر رود بانى بر آن پف كند وبعد از شش هفت ساعت كه جوشيده باشد ته نشين او را در لته ريخته مكرر به آب بشويند ومنعقد آن را در ظرفى كرده نوشادر را در آب حل نموده چند جوش داده از آن بقدريكه آن را بپوشاند بر آن ريخته ودر آفتاب با خاكستر گرم بگذارند هر چه از توتيا به آن مخلوط شده باشد بتدريج وقع كرده ومادامى كه آب نوشادر سرخ وكبود شود بايد تجديد نمود واين عمل مجربست عقد ديگر فرار مصفى را در بوته كنند كه فرش ولحاق آن سقمونيا باشد وسر بوته را در غايت استحكام شد وصل نموده در اتش گذارند به دستورى كه تمام بوته در آتش پنهان شود دراندك وقتى معقود مىگردد ومجربست واگر بوته آهنى باشد انسب است خصوصا وهر گاه اندرون او را بگل بوته اندوده باشند عقد ديگر پوست انار تازه وپيه آن را كوبيده زعفران الحديد را با آب معصور او بسايند تا خوب حل شود پس فرار مصفى در بوته مس وآهنى كرده از اين محلول در او ريزند وشد وصل بوته نموده بآتش نرم طبخ دهند يا در تنور گرم گذارند تا معقود گردد واز آبها كه عقد فرار نمايند مذكور شد وچون نقره را با گوگرد متكلس كنند يكچزو آن گوگرد آن را مكلس نموده ده جزو فرار را عقد نمايند ومجرب دانسته‌اند وچون زبيق وسم الفار را بالسويه با دو چندان هر دو چند سرخ مقشر سحق بليغ نمايند وبعد از آن اندكى ترشى الحاق نمايند فرار زنده گردد وبا عدم انعقاد قايم النار شود تدبير كبريت اما تبييض آن نهنجى است كه يكجزو كبريت را با هشت جزو وروغن كنجد بآتش نرم در قدح مطين بجوشانند تا كبريت حلشده ودر روغن سرخ گردد ونه مثل كبريت نوشادر را سائيده بدفعات بر روى آتش تسقيه بروغن مزبور كنند وسه بار بطريق زرنيخ تصعيد نمايند طريق ديگر دو بنجر ونوشادر را با يكجز وكبريت سحق نموده به آب تر كرده بسحق بليغ خشك كنند ودر ظرف مطين تا سه ساعت مثل آتش نون گذاشته پس بشويند وبا نوشادر جديد اعادهء عمل نمايند تا به حدى كه بر صفحهء تفته دود نكند وانچه بادوغ وهر چه با نمك سفيد كنند غواص نمىباشد طريق ديگر شب يمانى را سائيده در جوف بادنجان ريخته در مكان نمناك حل كنند وبا شب محلول كبريت را بسايند سفيد وثابت نمىكند وبه دستور نوشادر محلول ودر بادنجان نيز اثر دارد تدبير زرنيخ زرنيخ ورقى براق را يكجز وبا ربع ار نمك مشوى نرم بسايند وصابون خكش عراقرا بقدر نيموزن زرنيخ ورق كرده در بع او سركه ونيموزن او روغن كنجد با بيه تازه كه بر روى آتش گذاشته باشند حل نمايند زرنيخ ونمك مسحوق را اضافه كرده جوش دهند تا زرنيخ منعقد وسياه شود وبچوبى حركت دهند تا رفع روغن وصابون شده زرنيخ منعقد بماند وآتش او نرم باشد تا احتراق در جوهر زرنيخ واقع نشود پس منعقد را كوبيده در ظرفى كرده در اتش زبل ظرف را پنهان كنند كه بتدريج دود ميكرده دفع چربى او شود وبايد در نرمى آتش تشويه مراعات كنند كه مصعد نگردد وبعد از رفع چربى صلايه نموده در سركه وملح الفلى طنج دهند تا بقيهء چربى زايل گردد انكاه مثل غبار سائيده با قدح مطين وقرع بلند گلوى مطين تصعيد باتش بسيار تند كه دور زد استمرار داشته باشد بايد كرد تا جوهر آن مانند برف سفيد گردد واگر در جوهر او سياهى باشد بايد با عشر او نمك سائيده بروغن كنجد پا پيه سرشته به دستور تشويه بآتش نرم كنند وبعد از تشويه به آب ملح القلى طبخ داده مكرر بشويند تا رفع تمك شود واگر با موم بالسويه چند بار تشويه كرده به آب ملخ القلى طبخ داده مكرر بشويند رفع سياهى او مىشود علامت تصفيهء آن دود نكردن در اتش است وتصريح نموده اند كه بتنهائى يكچزو او بربيست خرد زهره منفى طرح مىشود واز تكرار سبك وزنش نقصان نمى پذيرد حل پنجم در خواص فلزات واعمال آن در ثقيه قمر چيزى بهتر از نمك تلخ نيست وبوره باعث سرعت ذوب اوست وبا ذهبيته باطنى است وخالص مكلس آن باجزاى مناسبهء اكسير بياض ومبدل زهره ومريخ و مشتريست وبهترين اقسام تكليس آن آنست كه براده باورق آن را در شيراب فاروقى اندازند تا حل شود پس از تيزاب جدا كرده با اندك رطوبة بيرون كه با او باشد با مثل او نمك قندرانى بسايند ودر بوته بآتش زغال سرخ كنند وهر چند آتش را دوام بيشتر باشد بهتر است بشرطيكه تجددون نرسد پس به آب صاف بشويند تا نمك زايل گردد واز خواص خالص اوست كه يكچزو او با سه جزو فرار بمحض سائيدن ملغمه مىشود وچون ملغمه را بزونره

290

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 290
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست