responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 29


رياح وجهة يرقان ورعشه و سكته وبتهاى عفنى مزمن و ما واصفر و طحال و با تاردين جهة درد معده و با افتيمون جهة ثقيهء سودا نافع و چون چند روز از آب طبيخ او هر روز بيست مثقال بنوشند جهة رفع سقوط اشتها كه از رطوبات باشد مجرب و دور درهم او جهة گزيدن عقرب عجيب النفع است و با شراب جهة سم شوكران و با سركه جهة فطر نافع وجهة بواسير وشقاق مقعد و اخراج اخلاط حاره كه به سبب ادويهء مشروبه در معده بهم رسيده باشد بسيار مؤثر وقطورهء او با زهرهء به زور روغن بادام تلخ جهة امراض گوش وكرى قديم مجرب وفرزجهء او با عسل مد حيض وحمولى او باموم جهة حب القرع و ضماد او با آب جهة ؟ ؟
و بخار مطبوع او با شراب جهة درد گوش و طلاى مطبوخ او در منفتج جهة درد چشم و با عسل جهة رفع اثر بنفشى تحت پلك چشم و در سركه جهة مفاصل حار وببائيده او با موم وروغن جهة در تهيگاه و درد جگر و درد معدهء كهنه مجربست ومحلل صلابات وجهة داء الحيه وبواسير وصلابات رحم ورم سپرز ضمادا نافع واكتحال او جهة دمعه وغشاوه واسترخاى جفن وگذاشتن او درمتاع مانع گرم زدن او و آميختين او بامركب باعث منع ارضه از كتابى كه با آن مركب كتابت كرده باشند و طلاى او با روغن زيتون بر بدن مانع مقاربت پشه و دود آن جهة گريزاندن هوام و پاشيدن آب طبيخ آن كشندهء كيك ومصدع ومجفف دماغ ومصلحش انيسون و در محرور شربت انار وقدر شربتش يك مثقال تا دو مثقال و در مطبوخ از پنج درهم تا ده درهم وبدلش جهة معده بوزنش اسارون و نصف او هليلهء زرد وبجهة جگر عصارهء غافث وجعده وقيصوم نيز بدل او مىشود و عصارهء افسنتين كه او را در آفتاب خشك كنند در افعال قوى ومفتح سدهء جگر وجهة بتهاى كهنه ومركبه وتقويه معده و تنقيهء اخلا داريه واستسقأ و نيكو كردن رنگ رخسار و اصلاح فساد مزاج نافع ومورث كرب وصداع ومصلحش ريوند وقدر شربتش تا يك درهم است وبدلش سه وزن او افسنيتين است يا غافث يا شكاعى و شراب او مقوى معده ومدر بول و حيض وجهة امراض جگر وسپرز ورد بود وتفتيح سده وبرانكيختن اشتها و تقويه هضم و از ازالهء كزاز ونفخ باطنى و رفع كرم معده وسموم حيوانى ومشروبه نافع است و مانع وباء وحدوث امراض و طريق آنست كه نود مثقال افسنتين را در شش هزار مثقال آب انگور چندان بجوشاننده تا به ثلث رسد پس سه ماه گذاشته بعد از آن صاف نمايند و اگر سى مثقال را با پانزده مثقال دار چينى و پانزده مثقال سنبل الطيب و با پانزده مثقال سليخه نيمكوب كرده در ده هزار و هشتصد مثقال شراب مخلوط نموده سر ظرف را مستحكم ساخته بعد از دو ماه صاف كنند پسنديده است و روغن افسنتين كه در هر چهار رطل روغن زيتون يا روغن كنجد يگر طل كل افسنتين كرده چهل روز در آفتاب بگذراند جهة برودت ظاهر و باطن بدن و آشاميدن پنج درهم او جهة رفع يرقان وسدهء جكر وستدهء سپرز خصوصا با سكنجبين عسلى وبجهة تقويه معده و رفع احتباس حيض و ستم فطرو اخراج كرم معده و خوردن او قبل از شراب مانع مستى و بعد از آن رافع خمار وقطورا او جهة گرم گوش ورياح آن و طلاى او جهة درد و چشم وباقيروطى جهة تقوية معده ودردان نافع است افيون اسم يونانى وبمعنى مسبت است و به فارسى ترياك و به عربى لبن الخشخاش نامند و گويند مراد از و شير منجمد خشخاش سياه است نه سفيد و بهترين او مايل به سفيدى وصافست كه در آب زود حل شود و از آتش زود مشتعل گردد و در آفتاب زود بگذارد و قوى الرايحه باشد در چهارم سرد و خشك و از خشخاش سفيد در آخر سيم و مخدر ومنوم و مسكن دردها وقابض و مانع تعفن اخلاط وتحليل روح حيوانى وجهة اسهال وسحج وقرحهء امعأ و سرفه وضيق النفس ورمد ونزلات وصداع كه از حرارت باشد بالطبع نافع و اگر از مواد بارده باشد به سبب تخدير مفيد و ضماد او جهة درد سر و تخفيف قروح و ورمهاى حاره وبارزدهء تخم پخته و زعفران جهة حمره و با شير دختران و زعفران جهة نقرس حارو مد وفتيلهء او بامر صاف و زعفران بالسويه جهة زحير مجربست وقطور او با روغن بادام ومرو زعفران جهة درد گوش و با موم و روغن جهة جرب وحكه نافع و در معاجين وادويه مركبه حافظ قوة آن ومسقط اشتها وقوهء باه به شرط مداومت ومضر فهم ومصلحش فلفل وجند وفرفيون و دار چينى وقدر شربتش يك عدس تا چهار قيراط و زياده از يك دانگ ممنوع و دو درهم او كشنده وبدلش سه وزن او بذر النبج و يك وزن او پنج لفاح و در احتباس تباشير و كافور وكهربا افسلنجه تخميست شبيه تخم خردل وشد او شبيه به بوى سيب و با عطريهء و بغايت سرخ و طعمش تلخ و نباتش به قدر زرعى و برگش مثل برگ بادام و گلش سفيد و غلاف تخم او مثل بزر البنج و از هند خيزد و زرد و سياه او زبون و گويند او قسم كوچك كبابه است و در دويم گرم و در اول خشك و مقوى معده و جگر و دماغ و دل ومفتح سدهء دماغى وترياق زهر عقرب ورتيلا وعحلل رياح ومشنهى وباقوهء قابضه ومفتح سدود احشاء و مقوى دماغ ومسخن معده و مقاوم ساير سموم و آروغ آرنده و طلاى او با روغن زيتون در حال رفع گزيدن عقرب مىكند ومصدع ومورث خناق ومصلحش روغن زيتون وقدر شربتش تا دو مثقال است و بعضى گويند افلنجه جوز بو است و اصلى ندارد افشرح معرب از افشرح معرب از افشردهء فارسى و به عربى عصير نامند و آن مخصوص فواكه است افيلون وبحذف واو اسم شيخ جبلى است افقراسيفون يونجه است كه حند قوتتى باشد افربيون فرفيون است افسنين بنونين ويأ اسم رومى فرفيون است افراسمون نعنع است افاريقون دبق است و گويند مادريون است افننس بيونانى فرنجشگ است وافرنجشگ نيز نامند افروديجان قسم اول ويفروجس است افاسون اسم روغن ترب است افلاطون مقل از رق است افرو سالبين خجر القمر است افاويه ادويه خوشبو ايست كه

29

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 29
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست