responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 358


وذخه سعوط عبارت از چيزيست كه در بينى كنند وعطوس آنچه عطسه آورد ونشوق آنچه بر بينى كشند وبخور ودخنه هر چه ؟ ؟
ودود او را استنشاق نمايند ولخلخه انچه از مايعات خوشبو در ظرفى كرده بو كنند ونفوخ انچه در بينى دمند سعوط جهة تقوية تقوية قوة حافظه وگويند مداومته او موى سر وريش را سياه كند مغز سر گلنگ وزهرهء او يكقيراط نرم سائيده با روغن زنبق سعوط نمايند وساعتى به پشت وسعوط زهرهء خطاف را جهة سياه كردن ورويانيدن موى سفيد مجرب دانسته‌اند سعوط جهة قثطع رعاف مجربست حضض هندى سوخته را با آب بادروج سعوط كنند وبه دستور سعوط عصير سرگين حمار ونفوخ سرگين محرق او بسيار قوى الاثر است وسعوط آب برف وآب كنند تا نيز نافع است سعوط ديگر كه در قطع رعاف بيعديلست جند زاج سفيد اهك دم الاخوين مازو كاغذ سوخته بالسويه با روغن زيتون سعوط كنند نفوخ ديگر گلنار كندر جفت البلوط زر ور كافور افيون مازوى سوخته با آب برگ بيد يا آب كاهو وامثال آن سعوط نمايند يا بى آبها نفوخ نمايند سعوط ديگر جهة دردسر بارد وشقيقه وبيضه وخوذه نافع است صعتر مر صاف صبر زرد حضض يكى شونيز جاو شيرجند سكبينج مشك زهره گلنگ زهره كبك با آب كرفس سرشته قدر عصمى با آب مرزنجوش سعوط نمايند سعوط جهة تحليل رياح دماغى وسدهء بلغمى موميائى جند مشك فرفيون بالسويه قدر يكحيه با روغن زنبق وامثال آن سعوط كنند نفوخ جهة سكته وسبات ولثير غس نافع است جند حليث زهره گلنگ مفرده ومجموعه با آب مرزنجوش وماء العسل نفوخ نمايند عطوس جهة سدهء دماغ ومواد بارده نافع است ورفع مواد بعطسه مىكند كندش حزيق سفيد جند خردل سرخ زراوند طويل مفرده ومجموعه وچون نرم سائيده وبر پر مرغ ماليده در بينى كنند باعث عطسه مىگردد عطوس ديگر جهة فالج ولقوه وامراض دماغى صبر زرد خربق سفيد نوشادر مرزنجوش بوره ارمنى شيطرج هندى مشك بالسويه استعمال نمايند لخلخه جهة تقوية دل ودماغ حار گلاب سركه كافور روغن بنفشه در ظرف سر شكى كرده ببويند لخلخه ديگر جهة منع صعود بخاراة بدماغ وسرسام حاره واختلاط عقل نافع است آب گشنيز آب برگ بيد 10 سركه 10 روغن گلسرخ 5 صندل سفيد به دستور لخلخه نمايند لخلخه ديگر بهة ضعف دل ومواد بارده قرنفل كبابه دانگ بسباسه دانگ مشك دانگ با گلاب وعرق بهار لخلخه نمايند نشوق جهة تقوية دل ورفع غشى وخفقان آب مورد صندل سفيد دانگ گلاب سركه كافور عود استنشاق نمايند نشوق جهة جراحت بينى وچرك آن پودنه را نرم سائيده با شراب استنشاق كنند وجهة پاك كردن چرك قدرى انزروت اضافه نمايند بخور جهة تقوية دل ودماغ عود حسن بلبان پوست بيرون ترنج سائيده با گلاب مخلوط كرده در جوف به وسيب گذاشته در آتش نرم بسوزانند بخور جهة صداع مزمن وشقيقه ومواد باردهء دماغى از مجرباتست آجر آب نديده چند عدد را سرخ كرده در شراب انداخته سر را بنجار آن بدارند واگر ماده بسيار غليظ نباشد بجاى شراب آب كنند وبه دستور آب ممزوج بسركه نيز جايز است بخور جهة زكام سياه دانه را بر روى سنگ تافته ريخته دود اور استنشاق نمايند وجهة حبس كردن مادهء زكام كه قطع سيلان رطوباة كند بخورسند روس مجربست بخور جهة ثقل سامعه ودوى وطنين ورياح بغايت نافع است مرزنجوش سداب افسنتين شيخ ارمنى صعتر ابهل بابونج اكليل الملك بنفشه نيلوفر بالسويه جوشانيده در ظرف لوله دار كرده لوله ظرفرا در سوراخ گوش بگذارند تا بخار داخل گوش شود بخور جهة رفع احتباس حيض شحم حنظل شونيز كندش ميعه علك البطم هر يك جزوى عنبر اشهب نيم جزو مشك زعفران ربع جزو بروغن زنبق سرشته قدر فندقير را در اتش انداخته دود او را برحم برسانند وبايد آتش دان لوله داشته باشد كه از آن لوله دود برحم رفته پراكنده نشود بخور ديگر جهة اختناق رحم وعسر ولادت بسيار نافع است شحم حنطل فته جاو شير گوگرد مر بالسويه با زهرهء گاو سرشته به دستور بخور كنند بخور جهة درد دندان ومواد نزله پوست خشخاش عنب الثعلب اكل بابونه بالسويه بجوشانند وسر را بخار او بدارند تا عرق بر جبين ظاهر گردد دخنه جهة ساقط كردن دانه بواسير آزموده است كوگرد بلاد در اصل السوس بيخ كبر برگ مورد بالسويه با روغن زنبق سرشته حبها ساخته دخنه نمايند ودر آب برگ مورد جلوس كنند وعملرا بايد نمود باب پانزدهم در حقنها وفتابل وفرزجات وحمولاة حقنه عبارت از استر سال مايعات بمعاء مستقيم ورحم است وفتيله استر سال جامد است برودهء مزبور دور عرف شافه نامند وقرزجات آنچه زنان از ادويه در قبل ورحم بردارند وحمول اعم از فرزجه واحتمال در قبل ودبر است وواضع حقنه بقراط است وآلت حقنه بايد از قبيل جلود باشد بهئية كيسه نه ند وخته كه طرف ديگر هئية كردن كدو باشد واز نى لولهء بر طرف باريك او وصل نمايند كلمه آن را چرب كرده در مقعد كنند وآب حقنه را در آن كيسه كرد ذهن كيسه را بهم آورده بفشارند تا آب برود هارود وبايد حقنه كننده بر رو بخوابد تا آب حقنه بامعأ عليا تواند رسيد وهلپايد قدر هر آبى كه ميريزند زياده از پنجاه ل نباشد وبعضى را اعتقاد آنست كه

358

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 358
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست