responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 344


اقاقيا از هر يك يكجز وقلقطار صعتر شب زاج سفيد از هر يك خمس جزو وپنج سوسن ثلث جزو زعفران ربع جزو سنون جهة اقسام قلاع شب عفص بالسويه سائيده سنون كنند بغايت مفيد است صفة ادويهء كرم دندانرا ساقط مىكند تخم پياز بزرگرا شب بزر النبج سائيده با پيه سرشته حب سازند وعددى از آن در آتش انداخته يك سرنى بر دندان كرده سر ديگرنى را در ظرف اتش بنهجى نصب كند كه دود آن از راه نى بدندان رسد واگر ظرف آتش لوله دار باشد بهتر است كه نى بر لوله نصب شود دهن ظرف را بپوشاند تا دود از لوله داخل نى گردد و به دستور چون پنبه بقطران آلوده بر دندان گذارند كرم اساقط كند ومضمه با آب برگ شفتالو وقدرى زراوند طويل بغايت آزموده است وبه دستور بخور بخور ايتانج مؤثر است وچون سوراخ دندان كرم خورده يرا بكافور پر كنند موجب تسكين درد مىگردد وبه دستور خربق معجون بعسل بغايت مجرب است وبه دستور پر كردن ثقبه بمويزج وحلتيث وبوره ء ارمنى همين اثر دارد ادويه كه دفع ضرس كند وآن بيحسى دندان است كه از خوردن ترشى وبرودة مفرط بهم رسد چون ساق وتخم خرفه رابخايند رفع آن كند وبه دستور خائيدن بادام ونارحيل وفندق وخمير نان گرم ومضمضه بشير دختران وشير الاغ وطلا كردن روغن زيتون وروغن تازه مفيد است ادويهء كه دندان اطفالر از ودبروياند از آنجمله طلا كردن لثه است بمغز سر خرگوش كه پخته باشند وماليدن روغن سوسن وطلا نمودن حنا بروغن سرشته صفة مضمضه وغرغرها جهة امراض دهان وغير آن مضمضه جهة رطوباة بن دندان وحركة اسنان الطيبل گلسرخ جوز اسرد سعد ثمرة الطرفا بالسويه به آب جوشانيده مضمضه كنند مضمضه مجربة جهة قلاع وخون بن دندان وتعفن وجوشش ورويانيدن گوشت آن توتياى مغسول سى وهشت ل بنفشه 19 ل شكر خام ال بنشه را سائيده با ساير اجزا با سركه 7 ل آميخته در شيشه ضبط نمايند وبجهة جوشش دهان ال سركه مذكور را با 30 ل آب انار يا آب كشنيز مكرر مضمضه كنند وبجهة قطع خون ورويانيدن گوشت با سركه مخلوط نمايند وهر گاه سركه شيشه آخر شود به دستور سركه تازه اضافه نموده ضبط ينمايند اگر يك سال وزياده بر آن بگذرد از اثر نمى افتد مضمضه كه قبل از استعمال سنوناة بايد گردد تا تاثير ادويه وذرورات وسنونات اسرع كردد ومنقول از كناش فاخر ومنسوب بحنين بن اسحق تخم گلسرخ زرشك ثمرة الطرفا برگ زيتون از هر يك جزوى بيخ بار تنگ با برگ او يكجز ونيم جوشانيده نيم جزو شب يمانى حل كرده مضمضه نمايند مضمضه جهة ورم لثه وسستى آن طراثيث شب يمانى پوست انار سماق بالسويه مضمضه كنند مضمضه جهة قلاع وآن جوشيدن دهان است در اوايل به آب برگ عليق وآب برگ با رشك وآب به وسركه كه در او عدس وخبازى وشاخهاى تازهء تاك وآرد جو جوشانيده مضمضه نمايند وبه دستور كزما زج وگلنار وگشنيز خشك وپوست انار وعفص را جوشانيده مضمضه نمايند مضمضه جهة قلاع بلغمى برنجاسف برگ زيتون ماميران پوست انار عفص بالسويه جوشانيده مضمضه كنند غرغره كه نقل زبان وسستى آن وتشويق كلامرا مفيد است خردل زنجبيل فلفل عاقر قرحا نوشادر بوره شونيز صعتر نمك بالسويه نرم سائيده با سكنجبين عنصلى يا ابيكه در او مرز نجوش جوشانيده باشند غرغره كنند غرغره جهة خناق حار آب انار ترش كه با پيه او افشرده باشند با رب توت وآب گشنيز غرغره كنند به دستور غرغره آب بارشك وآب عنب الثعلب وآب سماق مطبوخ نافعست وبعد از چند روز كه نضج يافته باشد غرغره رب نوب با بوره ومر بسيار مفيد است غرغرهء بعد از نضج نافعست انجير زرد حلبه تمرهندى اصل السوس جوشانيده با فلوس خيار شنبر غرغره كنند واگر صاحب درد گلو تب داشته باشد تمر هندى گلسرخ تخم مرو را جوشانيده با رب سوس غرغره نمايند غرغره جهة خناق بلغمى كه ذبحه نامند رب كردكان كه از آب كردكان سبز ترتيب داده باشند با مر صاف وزعفران غرغره كنند وبه دستور با آبكامه وعسل وسكنجبين عنصلى با آب نرب وخردل ومويزج وعاقر قرحا غرغره كنند غرغرهء كه جهة حاره وبارده امراض حلق نافع است عدس گلنار گل سرخ كزما زج جوشانيده با رب جوز مذكور غرغره كنند باب دهم در اكحال وشيافاة وساير ادويه حين كحل وذر ورعبارة از ادويه منخوله از حرير است كه درچشم استعمال كنند بدون سرشتن او بچيزى وبرود آنچه با بهدى مخصوص سرشته بسايند مانند دز ور استعمال كنند مثل توتياى غوره وامثال آن ومخترع آن سلياطوس است وچون اول از كافور مبردات ترتيب يافته باين اسم موسوم كشته وبعد از آنكه اطبا از ادويه حاره ترتيب داده اند تغيير اين اسم نداده اند وشياف آنچه بمايعات سرشته بقايع قطع كنند ودر سايه خشك نموده بمايعات حل كرده استعمال نمايند وگويند مخترع او بقراط است واز كتب يونانيين مستقاد مىشود كه قبل از او تاليف يافته وكحل مخصوص است بانچه با ميل در چشم كشند وذرور انچه بپاشند ومخصوص چشم نيست قطع نزف الدم جراحالست لهذا در باب مراهم نيز مذكور مىشود ودر هياكل اسقليسوس مذكور است كه بموجب وحى ترتيب كحل شده وگويند مخترع او فيثاغورس است وشرط است كه استعمال او بعد از ثقيه باشد وصاحب مزاج حار كحل حار را در شب ووقت صبح استعمال نمايند واگر كحل حار باشد ومزاج مريض بارد در آخر روز در چشم كند واگر هر دو بار والمزاج باشند در وسط روز هر گاه بجهة نزول آب وامثال آن استعمال كنند بايد مريض به پشت تكيه كند وهر گاه علت در اجفان

344

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 344
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست