responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 14


و كتيرا اثرار بلغة اهل ماديه اسم انبر باريس است اثل بلغة عربى اسم نوع بزرگ درخت گز است به قدر درخت سرو و عظيم و برگش خشن و باز غب اندكى وثمرش پشكوفه و به قدر نخودى و بزرگتر از آن و تيره رنگ مايل به زردى و در جوف او دانها ريزه و بهم چسبيده و گويند آب او سرخ است وعذبه وثمرة الاصل نامند و مؤلف اختيارات بديعى و جامع انطاكى ومغنى وجامع الادويه ومنهاج وكامل الادويه وصيدنه و قانون اقسام سرو كوهى و درخت گز را مشتبه ذكر كرده‌اند و از جامع ابن بيطار وجامع بعدادى ظاهر مىشود كه ابهل وعرعر اقسام سروكوهيست وطرفا واثل اقسام كز است وجوز الابهل غير ثمرة العرعر و عذر به غير ثمرة الطرفاست واثل در اول سردو در دويم خشك وباقبوضة و اندك ملوحه و مرارت وجالى ومفتح و مطبوخ پنج و شاخ و برگ او جهة جذام وسده و دم سپرز ومنع سفيدى مو و در سركه و شراب مقوى جگر وملين ورم آن وطبيخ او با آب وعفص و پوست انار قائم مقام حب زبيق است در ازالة قروح خبيثه وآتشك وآكله ونمله و مضمضمهء او جهة درد و دندان و ضماد شن جهة تحليل ورم جگر و بخور او تا هفت دفعه جهة سقوط دانهاى آبله و بواسير و جوششهاى ريزه گذاشت از وتراود و خاكستر و آب طپنج او جهة خروج مقعد و تقويت مونافع و در قطع خون همهء اعضاء خاكستر او مجرب وقدر شربت از طبيخ او تا چهل و پنج مثقال و از عصارهء او تا سى مثقال و مضعف معده وبدلش جوز السرو ومصلحش صمغ عربيست و شيخ داود انطاكى فرموده كه چون كبريت را آب اثل ده وزن آن تسقيه نموده هفت بار تقطير كنند صبغ الاول رابعا وثمرش در دويم سرد و در سيم خشك و بعضى در دويم گرم مىدانند و اصلى ندارد و قاطع اسهال و سيلان خون ورادع مواد و مقوى معده و جگر وسپرز و اعضا و آشاميدن او جهة نفث الدم وربو و منع انصباب نزلات و اسهال صفراوى و رطوبى و بو دادهء او با گل خوردنى و به دستور دو درهم و نيم او با يك درهم و نيم گلنار كه در سه دفعه به همين مقدار بنوشند جهة قطع اسهال مجرب و در خبس سيلان خون بسيار مفيد و طبيخ يكوقيه او و خيسانيده‌اش در آب گرم كه با شكر بنوشند جهة يرقان و گزيدن رتيلا وجرب رطب و رطوبات رحم و در مزاج اطفال جهة رفع رطوبات متعفن نافع و چون نقيع او سه روز يا هفت روز بنوشند و از عقب او دوغ و نان ميده شاول نمايند باعث فربهى بدن و خوبى رنگ رخسار و تقويه معده و تنقيهء رباطوبات فاسدهء او مىشود و چون با صندل وافنتين جوشانيده آب او با شكر بقوام آورند جهة تقويه اعضأ غذا و اعصاب و سدهء سپرز بيعديل وبجهة مغص نافع و چون در گلاب خيسانيده در چشم بچكانند جهت ردع مواد و تقويت اجفان وحدت بصر مفيد وذر واورجهة دفع خون جراحت وبرون گوشت زياد وغسوال او جهة جرب رطب و نيكو كردن رنگ رخسار و دفع قمل وحمول او جهة رطوبت رحم وفرج و مضمضه بطپنج او و به دستور خائيدن آن جهة تقوية لثه وتاكل دندان و ضماد مطبوخ او در سركه و آب جهة ورم سپرز نافع و مضر سر ومصلحش دو قوه وقدر شربت از سائيدهء او دو در هم تا چهار درهم وبدلش به وزنش عفص با بيه انار است اثلق به عربى اسم بنجنگست اشت وبيونانى اغيس نامند بمعنى طاهر و پاك نبات او ما بين شجر و گياه و در موضع صلب قريب به آبها مىرويد شاخهاى او قوى وصلب و برگش از برگ زيتون ريزه تر و كم رنگ تر و بر سر هر شاخى پنج عدد شبيه به پنج انگشت چون بدست بمالند بوى او در عطريه تشبيه به سباسه و گلش سفيد مايل به سرخى وازرقى و تخمش از فلفل كوچكتر و سفيد و بعضى سياه و شاخ او را نفعى نيست مداومت تخم او قاطع نسل وكاسر باه است در دويم گرم و خشك و گويند در سيم خشك است و بعضى در دويم سرد و در اول خشك مىدانند و باقوهء قابضه و محلل وملطف ومفتح ومدرحيض و تخمش لطيف‌تر و پادزهر سموم ومجفف منى و شكنندهء بادها و زياد كنندهء شير وجهة گزيدن مار و هوام و سگ ديوانه و سده جگر و سپزر و صاحب جنون و با شراب جهة گشودن حيض بغايت مفيد و ضماد او جهة تحليل ورم صلب واعياد ورم سپرز و جراحات والتواى عصب و درد پا و درد سر رطوبى دو رمى مثل قرانيطس وليثر غس نافع و به دستور نطول مطبوخ او در سركه با روغن زيتون و طلا او با آب جهة درد و شقاق مقعد وحمول و بخور ثمر و برگ او با مثل آن پودنه و صحرائى جهة ادرار حيض وجوس در طبيخ او جهة ورم رحم ومقعد مرهم او باكره تازه و برگ رز جهة صلابت انيشين و فرش كردن برگ او جهة كسر قوه باه وگريزاندن هوام مؤثر و بخور او نيز باعث گريختن هوام مىشود و مضر كرده ومصدع و مصلحش صمغ غربى وقدر شربتش يك مثقال و گويند بدلش دو وزن او شاه دانه است و هفت عدد از برگ او مسهل قوى ومجربست و گويند تكيه كردن بر چوب او و در تحت فراش گذاشتن مانع احتلام و قاطع نعوظ است اثاناسيا بيونانى اسم معجونيست بمعنى منقذ الامراض و گويند اسم جگر گرگ است و چون معجون مزبور را يكجز و جگر گرگ است بنابر اين پاس اسم موسوم شده اجا بلغة هندى اسم در خشيست برگش از برگ چنار پهن تر و شكوفهء آن چون ريسمان‌هاى سرخ كره زده و آويخته و بارش شبيه بهليله و چوبش در آتش نسوزد و چون دو درهم پنج او را نيم كوب بجوشانند و با دو درهم نبات يا شهد بنوشند جهه حبس بول بسيار آزموده است اجر لغة يونانى و در عربى با الف ممدوده وهم بفتح الف مستعملست و در دويم كرم و در چهارم خشك وجالى و مقطع و با آب كرفس آشاميدن مفتت حصاة و ضماد او با آب غورة جهة رفع شرى و منع ظهور آن و با نمك و سركه جهة رفع خراز و با سرگين گاو جهة او را بثور يلغمى استسقالحمى وزقى وسوء القنيه وذردرا وجهة قطع خون جراحات تازه و جلوس بر روى آجر گرم جهة زحير رطوبى بارده وريحى محرب خصوصا وقتى كه

14

نام کتاب : تحفه حكيم مؤمن يا تحفة المؤمنين ( فارسي ) نویسنده : محمد مؤمن بن محمد زمان تنكابني    جلد : 1  صفحه : 14
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست