responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فيض الإله في ترجمة القاضي نور الله نویسنده : جلال الدين الحسيني    جلد : 1  صفحه : 87


- عح - برسد خواب ديدم كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام تركش پر تير با كمان بر ميان من بستند و بعد از سه روز آن نسخه رسيد و از آن تركش تيرهاى جانكاه بر مخالفان زدم و آنكه نوشته اند كه تصنيف بايد پيش مخالف و مؤالف مقبول باشد بسيار بى وجه است زيرا كه اكثر تصانيف اهل سنت مقبول شيعه نيست و اكثر تصانيف شيعه مقبول اهل سنت نيست خصوصا آنچه در مسأله امامت نوشته اند في الواقع لعنيه شيخ على مقبول اهل سنت ؟ يا نواقض ميرزاى مخدوم شريفى مقبول شيعيان است ؟ و از جمله تصانيف شيعه كتاب تجريد است كه اهل سنت آن را شوم نام كرده متعرض درس و بحث آن نمىشوند پس خواجه نصير الدين عليه الرحمه تصنيف را ندانسته كه در بحث امامت آن كتاب مطاعن خلفاى ثلاث را نوشته اند و كتاب خود را از قابليت قبول طبايع اهل سنت بيرون برده اند و در طرز تصنيف كتاب محتاج به نصيحت خدام بوده اند خلاصه كلام آنكه سخنى كه مغزى و جانى دارد و رتبه دارد مقبول جميع طبايع است اگر از وجهى مردود طبع باشد از وجه ديگر مقبول طبع است زيرا كه سخن بلند را هر كه انصاف داشته باشد قبول دارد بلكه بعضى از اهل انصاف گاه هست شعر هجو خود را كه خوب واقع شده ياد مىگيرند و مىخوانند چنان كه در امالى شيخ أبو جعفر طوسى مسطور است كه دعبل بن على خزاعى كه مداح حضرت امام رضا بود بعد از شهادت آن حضرت قصيده در مرثيه او و مذمت مأمون و سائر بنى العباس گفت و آن را مخفى مىداشت و آخر مأمون بر آن مطلع شد آرزوى شنيدن كرد و دعبل را طلبيد امان داد و به خواندن آن امر كرد چون دعبل به اين بيت رسيد :
أرى أمية معذورين لو قتلوا * و ما أرى لبنى العباس من عذر مأمون انصاف داد و دستار خود را از سر برداشت و بر زمين زد و دعبل را نوازش نمود آنكه نوشته اند در اين وادى تصنيف كردن بىفائده است و در معرض رد سخنان مير مخدوم شريفى در آمدن لازم نبود چه حقيقت حال بر شيعيان واضح و لايح است جواب آنست كه اگر اين سخن شما معقول باشد لازم مىآيد كه مدت هزار سال

87

نام کتاب : فيض الإله في ترجمة القاضي نور الله نویسنده : جلال الدين الحسيني    جلد : 1  صفحه : 87
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست