با آنكه ضعيف البنيه و گاهى دچار عوارض و بيمارى مىشد و پزشكان او را از تحصيل منع مىكردند ، در تحصيل كوشا و مجد بود ، تا آنكه در ميان اقران مشهور و مشار اليه بالبنان گرديد . بدين جهت عالم بزرگوار آيت الله سيد حسين عرب باغى او را به محدث ملقب ساخت . حدود 1310 خورشيدى جهت تكميل و طى مدارج عاليه عازم مشهد مقدس گرديد و در مدرسه ميرزا جعفر اقامت گزيد ، و مدت چهار سال با جديت تمام از آن حوزه علميه بهره گيرى تام نمود ، در سال 1314 خ كه غائله مسجد گوهرشاد پيش آمد آن مرحوم دستگير شد و دو شب زندانى گرديد ، سپس آزاد و به تهران رفت ، او مصمم بود كه به نجف اشرف عزيمت نمايد ولى در تهران به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به تبريز عزيمت نمود و در دبيرستان نظام به تدريس پرداخت . در سال 1320 خورشيدى با ورود روسها به تبريز به تهران بازگشت و در كتابخانه ملى تهران با سمت رئيس قسمت مخطوطات به خدمت ادامه داد . در تهران با عده اى از دانشمندان و محققين آشنا و طرح دوستى ميان آنها برقرار گرديد كه از جمله آنها سيد نصر الله تقوى به واسطه شركت در مجلس روزهاى جمعه او ، و علامه محمد قزوينى ، و عباس اقبال آشتيانى ، و سيد هادى سينا ، وعبد الحميد بديع الزمانى كردستانى ، و جمال الدين اخوى ، و جعفر سلطان القرائى مىباشند . در اين هنگام تحقيقات خود را شروع و به نشر آنها اقدام نمود . در سال 1322 ازدواج نمود و در سال 1335 به دعوت دانشكده معقول و منقول به آن دانشكده رفت و تا سال 1347 كه باز نشسته شد در آنجا به تدريس اشتغال داشت . او كلاسهاى دبيرستان و دانشگاه را هم گذرانيد و در اكثر آنها رتبه اول را حائر بود و در سال 1342 در رشته علوم منقول از دانشكده