نام کتاب : تذكرة القبور ( فارسي ) نویسنده : الشيخ عبد الكريم گزي جلد : 1 صفحه : 90
مثل حاجى پيدا مى شود كه به اين حد احتياط در شريعت و دقت در امر دين و مواظبت بر دقايق آداب شريعت وتعبد صرف در احكام از براى كم كسى ممكن است و به حدى بوده كه او را مردم صاف و صادق شمرده اند مانند اولاد امجاد ايشان كه مضمونها از ايشان نقل مى كنند . مثل آنكه حاجى ميرزا احمد روضه خوان " أعوذ " را به آواز خواسته بخواند ، حاجى فرموده : " حاجى ميرزا احمد ! اعوذ كه مد ندارد " ، و اين از بابت حمل بر صحت است كه حمل بر غنا خواندن ننموده است . و آن مرحوم در مسجد شعر نمى خوانده و شعر را از شعريت مى انداخته معروف است گفته : ز عشق تا به صبورى - چنان كه مى گويند العهدة على الراوى - يا كم يا زياد هزار فرسنگ است . چون در اخبار كراهت شعر در مسجد و شب و روزه و ماه مبارك رمضان و روز جمعه هر چند شعر حق باشد وارد شده إلى غير ذلك . از آن مرحوم اين رقم حكايات خيلى كرده اند و آن مرحوم خيلى بى اعتنا به اهل دنيا بوده و زاهد و با قناعت بوده ، گويند گندم در خانهء خود آسياء [ ب ظ ] مى كرده و يخ اصفهان را هم نمى خورده و غير اينها . و با مرحوم سيد خيلى موافق و خود در بسيارى از امور شرعيه كه محل مى شده سيما در اوقاف و مساجد ونحو اينها كه جاى شبهه و اشكال و احتياط بوده مداخله نمى كرده و محول به مرحوم سيد مى نموده . و در مستجاب الدعوه بودن معروف است صدمه و وفات بعضى از ديوانيان و بعضى از آقايان را از نفرين حاجى مى دانند . و حكايت آن مردى كه حاجى در مقام نهى از منكر او بر آمده ، او گفته بوده است غول به خايه ام بگذارد ! خبر براى حاجى آورده اند ، حاجى گفته خدايا غولى ندارم و نفرين كرده تخم او باد كرده ، و وفات نموده ، مشهور است .
90
نام کتاب : تذكرة القبور ( فارسي ) نویسنده : الشيخ عبد الكريم گزي جلد : 1 صفحه : 90