نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 92
بود رفت و باو از سياهان شكايت كرد و در خواست نمود ايشان را يارى دهد و سياهان را از يمن بيرون كند و پادشاهى يمن از او باشد ، قيصر گفت آنان بر دين و آيين منند و شما بت پرستيد و من شما را بر ضد ايشان يارى نمىدهم . سيف چون از او نااميد شد به خسرو ايران توجه كرد و نخست به حيره و نزد نعمان بن منذر رفت و كار خود را باو شكايت برد . نعمان باو گفت ، سبب اصلى بيرون آمدن پدر بزرگ ما ربيعة بن نصر از يمن و ساكن شدن ما در اين سرزمين همين موضوع بود . اكنون همين جا باش من همه ساله نزد خسرو پسر قباد ميروم و هنگام اين مسافرت نزديك است و ترا همراه خود خواهم برد و براى تو اجازه ورود مىگيرم و براى مقصودى كه دارى شفاعت مىكنم ، نعمان سيف را با خود برد و براى او اجازه بار يافتن گرفت و شفاعت كرد و خسرو انوشروان سپاهى از زندانيان ترتيب داد و مردى از ايشان بنام وهرز پسر كامگار را كه بيش از صد سال داشت و از دليران و بزرگان بود كه چون در راهها ناامنى بوجود آورده بود زندانى شده بود بر آنان سالار كرد . وهرز با همراهان خود به ابله [ 108 ] رفت و با سيف بن ذى يزن از راه دريا حركت كرد و در ساحل عدن پياده شد ، و چون اين خبر به مسروق رسيد به مقابله آمد و چون روياروى شدند و جنگ در گرفت و هرز پيشدستى كرد و تيرى به مسروق زد كه ميان دو چشم او فروشد و از پشت سرش بيرون آمد و بر زمين افتاد و مرد ، لشكر مسروق پراكنده شدند و وهرز وارد صنعاء شد و يمن را تصرف كرد و خبر فتح را براى خسرو انوشروان نوشت . انوشروان باو نوشت تمام سياهپوستان يمن را بكشد و سيف بن ذى يزن را به پادشاهى يمن بگمارد و خود نزد انوشروان برگردد ، و هرز همچنان كرد . سيف بن ذى يزن گروهى از سياهان را زنده گذاشت و ايشان را بخدمت خويش گرفت و هر گاه سوار مىشد آنان پيشاپيش و اطراف مركب او مىدويدند ، و آنان يك روز در حالى كه همراه سيف بودند بر او حمله بردند و او را با سلاحهاى خود
108 - ابله : شهرى آباد در زاويه شمال غربى خليج فارس فاصله اش تا بصره چهار فرسنگ بوده است ، ترجمه تقويم البلدان ص 353 ( م ) .
92
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري جلد : 1 صفحه : 92