responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري    جلد : 1  صفحه : 428


مدينه آمد و براى مردم آن شهر مقررى و پاداش تعيين كرد و پرداخت .
چون به عراق برگشت و به كوفه رسيد فرمان حكومت ابو العباس طوسى را براى خراسان صادر كرد ، ابو العباس دو سال حاكم خراسان بود و هارون او را از كار بركنار كرد ، و محمد بن اشعث را به حكومت خراسان گماشت .
در سال يكصد و هفتاد و چهار در شام ميان يمانىها و مضرىها اختلاف افتاد و جنگ كردند و از هر دو سو گروه بسيارى كشته شدند .
در اين سال هم هارون در حالى كه دو پسرش محمد امين و عبد الله مامون همراهش بودند حج گزارد و هارون براى آن دو فرمانى نوشت كه نخست محمد امين ولىعهد است و پس از او عبد الله مامون و آن نامه را داخل كعبه آويخت و به بغداد برگشت . و غطريف بن عطا را به حكومت خراسان گماشت .
على بن حمزه كسائى [ 475 ] مىگويد ، هارون مرا عهده دار آموزش فرهنگ و ادب به محمد و عبد الله كرد و من بر هر دو سخت مىگرفتم و مخصوصا به محمد بيشتر سختگيرى مىكردم ، روزى خالصه كنيز زبيده پيش من آمد و گفت اى كسائى ، بانو بر تو سلام مىرساند و مىگويد خواهش من اين است كه نسبت به پسرم محمد مدارا و مهربانى كنى كه او نور چشم و ميوه دل من است و من نسبت باو سخت مهرورزى مىكنم .
من به خالصه گفتم محمد پس از پدرش نامزد خلافت است و كوتاهى در تاديب او به هيچ روى جائز نيست .
خالصه گفت دلسوزى و مهربانى بانو بر محمد سببى دارد كه من آنرا به تو مىگويم .
شبى كه بانو او را زاييد خواب ديد كه چهار زن آمدند و محمد امين را احاطه كردند ، زنى كه روبروى محمد امين ايستاده بود گفت اين پادشاهى كوتاه عمر و تنگ حوصله و متكبر و سست كار و پرگناه و حيله گر است . زنى كه پشت سرش ايستاده بود ، گفت ، پادشاهى درهم شكننده ، و


475 - على بن حمزه كسانى : از قاريان معروف قرآن و دانشمندان بنام نحو و معروفتر مرد مكتب كوفه ، براى اطلاع از منابعى كه درباره او و آثارش بحث كرده‌اند ر . ك ، طاش كبرى زداه ، مفتاح السعادة ج 1 ص 155 ، چاپ مصر بدون تاريخ . ( م )

428

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : ابن قتيبة الدينوري    جلد : 1  صفحه : 428
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست